نام پژوهشگر: مرضیه مشتاقیان

ناهماهنگی فرهنگی، طرد و کیفیت زندگی دختران دانشجو در بازگشت به مبدأ مهاجرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1390
  مرضیه مشتاقیان   منصوره اعظم آزاده

مهاجرت موقت و توجه به دشواری هایی که مهاجرین در بازگشت به موطن خویش با آن مواجه اند، از جمله مسائل جدیدی است که با رشد روزافزون مهاجرت های موقت شغلی، آموزشی و ... مورد توجه قرار گرفته است. مهاجرت به محیطی با فرهنگ متفاوت و انطباق یافتن با آن می تواند منجر به ناهماهنگی فرهنگی(جدایی فرهنگی) با محیط و فرهنگ اولیه گردد که عدم پذیرش ارزش ها و باورهای فرهنگی مسلط یا احساس جداشدگی از ارزش های حاکم تعریف می شود. عدم هماهنگی ارزشی، می تواند به عدم هماهنگی بین نیازها، اهداف و خواسته های فرد با فرصت ها، محدودیت ها و مقتضیات محیط مبدأ و کاهش کیفیت روابط اجتماعی منجر شود که افت بهزیستی فردی را به دنبال خواهد داشت. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ناهماهنگی فرهنگی از محل سکونت و بهزیستی دانشجویان دختر خوابگاهی با وساطت ارزیابی طرد دوران گذار و نیز طرد از روابط اجتماعی است. نمونه مورد بررسیِ تحقیق حاضر 231 نفر از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه های الزهراء و تهران، و روش تحقیق، پیمایش می باشد. در این پژوهش از مجموعه ای از تئوری ها و مباحث نظری از جمله تئوری سازمن در زمینه تغییر هویت فرهنگی در طی مهاجرت موقت، مدل کیفیت روابط پیرس و همکاران، نظریات شوارتز و سجیو در زمینه رابطه تجانس ارزشی و بهزیستی و ... استفاده شده است. ارزیابی طرد دوران گذار در تحقیق حاضر در دو بعد مورد سنجش قرار گرفته است. ارزیابی نابرابری جنسیتی و ارزیابی نابرابری منطقه ای. هر یک از موارد مذکور نیز دارای سه بعد اشتغال، ازدواج و ادامه تحصیل می باشد. طرد از روابط اجتماعی در سه بعد طرد از روابط دوستی در تهران، طرد از روابط دوستی در شهرستان و طرد از خانواده مورد سنجش قرار گرفته و متغیر بهزیستی نیز دارای سه بعد رضایت کلی از زندگی، رضایت از محل سکونت و بهزیستی روانی است. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد بین ناهماهنگی از محل سکونت و ابعاد شناختی بهزیستی(رضایتمندی) رابطه ای معکوس و معنادار وجود دارد، ولی ناهماهنگی با بهزیستی روانی رابطه ای معنادار ندارد. هچنین بین ناهماهنگی فرهنگی از محل اقامت و متغیرهای واسط و همچنین بین متغیرهای واسط و ابعاد بهزیستی رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان می دهد تیپ های مختلف ناهماهنگی، از نظر ارزیابی طرد دوران گذار، طرد از روابط و بهزیستی تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که رضایت از محل سکونت بیش از دو بعد دیگر بهزیستی توسط متغیرهای تحقیق حاضر تبیین می گردد. در واقع 43 درصد از تغییرات رضایت از محل سکونت و 16 درصد از تغییرات رضایت کلی از زندگی توسط متغیرهای وارده تبیین می گردد. اما صرفاً 7 درصد از تغییرات بهزیستی روانی با متغیرهای تحقیق حاضر تبیین می گردد.