نام پژوهشگر: فائزه سلیمانی فرد

تاثیر تدریس واژه ها از طریق گروه واژه های مترادف، فاقد ارتباط معنایی، و دارای شمول معنایی بر بیادسپاری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  فائزه سلیمانی فرد   الهه ستوده نما

اکثر طرح ها ی درسی و کتاب های آموزش زبان دوم شامل واژه های دارای رابطه ی معنایی می باشند، بعلاوه بسیاری از معلم ها نیز بطور مکرر کلمات مترادف، متضاد، و غیره را در هنگام ارائه ی واژه های جدید بدون اندیشیدن به تاثیرات احتمالی اضافه می نمایند. هدف این پژوهش مطالعه ی تاثیر تدریس واژه ها از طریق گروه واژه های مترادف (مداخله کننده ترین)، فاقد ارتباط معنایی (خنثی)، و دارای شمول معنایی (مفیدترین ارتباط معنایی) بر اساس تسلسل پیشنهادی هیگا (1963، ذکر شده در نیشن، 2000) بر بیادسپاری فراگیران زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی در سطوح بالا و پایین می باشد. بمنظور دستیابی به این هدف، 120 زبان آموز بزرگسال از میان 143 نفر بر طبق نمراتشان در آزمون پت(pet) انتخاب و به دو گروه سطح مهارت زبانی بالا و پایین تقسیم شدند. زبان آموزان واژه های مورد نظر را از طریق سه روش طبقه بندی مختلف معنایی فوق آموختند. تعیین روشی که منجر به یادگیری کوتاه مدت و بیادسپاری بلند مدت بهتری شود و همچنین بررسی رابطه بین سطح مهارت زبانی و اثربخشی این روش ها، از هدف های این تحقیق بوده است. یادگیری واژه ها با دو بار برگزاری اقتباسی از شاخص دانش واژگانی (vocabulary knowledge scale [vks]) ارائه شده توسط پریبخت و وشی (1997) به منظور ارزیابی دانش واژگانی زبان آموزان هم از جهت کمی (تعداد واژه های فراگرفته شده [nlv]) و هم کیفی (عمق واژه های فراگرفته شده [dlv]) در کوتاه مدت و بلند مدت سنجیده شد. برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش، دو جفت آزمون آنالیز واریانس دو طرفه در گروه های مستقل و طرح آمیخته ی آنالیز واریانس دو طرفه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که زبان آموزان گروه مترادف ها به موفقیت واژگانی بهتری از لحاظ کمی در مقایسه با دو گروه دیگر که عملکرد مشابهی داشتند دست یافتند، در حالیکه هیچ تفاوتی به لحاظ کیفی مشاهده نشد. در ضمن، با وجود اینکه فراگیران سطح بالا در تمامی گروه ها موفق تر از زبان آموزان سطح پایین عمل کردند، ثابت شد که سطح مهارت زبانی نقش معناداری در یادگیری کوتاه مدت واژگان در هیچ یک از گروه ها با ارتباط های معنایی مختلف ندارد. با مقایسه ی یافته های نمرات nlv زبان آموزان این نتیجه بدست آمد که اگرچه یادگیری مترادف ها از لحاظ کمی بهتر از سایر گروه ها بوده است، واژه های دارای شمول معنایی، فاقد ارتباط معنایی، و مترادف ها از راست به چپ مفیدترین روش های یادگیری می باشند که منجر به کمترین میزان فراموشی در بلند مدت می گردند و این خود تایید ی بر نظریه ی هیگا می باشد.