نام پژوهشگر: akram kangoori
akram kangoori محمد رضایی
بررسی تصویر ایران در روزنامه های واشنگتن پست و نیویورک تایمز این مقاله به بررسی تصویرایران در روزنامه های واشنگتن پست و نیویورک تایمز می پردازد .ابزار مفهومی ما مفهوم دیگری و فرایند دیگری سازی است و پرسش اصلی این است که "ایران در این دو روزنامه چگونه به تصویر کشیده می شود؟"یا بعبارتی ایران چگونه و با چه روش هایی در این روزنامه ها به یک دیگری تبدیل می شود؟ با استفاده از نظریه های شرق شناسی و پسااستعماری ـ که تفاوت ها را عامل بروز دوتایی خود/دیگری می دانند ـ و هم چنین نظریه ی بازنمایی استوارت هال به بررسی نظری پرداختیم.، ادوارد سعید با طرح موضوع شرق شناسی سعی دارد تا شرقی ها، به ویژه مسلمانان را به عنوان"دیگری" ناشناخته به گونه ای دیگر بازشناساند. شرق شناسی از طریق نظامی از تقابل های دوتایی عمل می کند که در آن غرب، داشته های آن، ویژگی های آن، وقومیت های آن درنقطه مقابل منزلت پایین تر مردم کشور مستعمره، مثبت ارزیابی می شود. دیگری سازی فرایندی است که در زمینه نمایش دیگری موثرعمل می نماید.مکانیزم های دیگری سازی در فضاهای اجتماعی به گونه ای عمل می کنند که افراد وجود چنین تفاوت هایی را نه تنها بپذیرند بلکه طبیعی نیز تلقی نمایند.. با استفاده از نظریه بازنمایی استوارت هال معتقدیم که بازنمایی یکی از شیوه های کلیدی تولیدمعناست.اوبرای بازنمایی رویه هایی قائل است که آن را " کلیشه سازی" می نامد. اولین گام درایجاد کلیشه ای به عنوان" دیگری"، معرفی تفاوت هاست.گفتمان مسلط باتکیه برموضع هژمونیک خویش، هر آنچه را که با خود متفاوت می بیند، معرفی و برجسته می سازد پس از معرفی تفاوت ها، جنبه ی ارزشی آنها مطرح می شود.امور هنجار و ناهنجار به طور نمادین مرزبندی می شوند. امر والا و پست معنا می یابد و گروه های فرادست و فرودست تشکیل می شوند. با تداوم این روند، دیگری سازی تغییر چهره می د هد و تفاوت ها از مقوله ی عینی ومادی وارد فضای ذهنیت می شوند. بنابراین می توان گفت غرب نیز با معرفی این تفاوتها ،با حمایتهای اقتصادی و فرهنگی (از قبیل سفرنامه ها، کتب و نشریات، پروژه های تحقیقاتی و....) درطول دوره های مختلف، این تفاوت ها را تثبیت کرده است وبا استفاده از آن، خود را ارزشمند، والا و متمدن می داند و پس از آن، هرآنچه که غیرغربی تلقی شود ،بی ارزش،پست و وحشی معرفی می شود این مرزهای نمادین ایجاد شده بسیار قوی تر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی عمل می نمایند و بر نابرابری های قدرت در جهان دامن می زنند.در این زمان شرق به عنوان یک "دیگری" متولد می شود. با چنین ابزار متدیکی ، سرمقاله های روزنامه های فوق در بازه ی سال های 2005 تا 2007 میلادی، با تکیه بر روش تحلیل انتقادیِ گفتمان با روی کرد فرکلاف بررسی شدند. در این روش با بررسی متن در سه بخش ، در روش تحلیل گفتمان، متون با توجه به اهداف تحقیق از سه جنبه قابل بررسی هستند: از حیث " مضامین" ، " روابط" و " فاعلان اجتماعی" . "مضامین" دال بر ویژگی هایی از متن است که در آن تجربه تولید کننده متن از جهان اجتماعی یا طبیعی بازنمایی می گردد. این ویژگی " ارزش تجربی" نامیده می شود. بنابراین ارزش تجربی بامحتوا ، دانش و اعتقادات سروکار دارد. " روابط" معطوف به ویژگی هایی است که در متن دال بر روابط اجتماعی و بازتاب الگویی از روابط اجتماعی است. " فاعلان" ناظر به ویژگی هایی از متن است که دال بر هویت فاعلان اجتماعی یا ارزش های بیانی است. مطالعه از نوع مطالعات اکتشافی بوده، و محورهای عمده موضوعات ایران و پرونده ی هسته ای/ایران و جهان غرب/ایران و خاورمیانه/ایران و حقوق بشراست.نتایج برآمده از بررسی این سرمقالات نشان می دهد که این روزنامه ها با بهره گیری از مضامین شرق شناسانه نظیر «غیرقابل اعتماد بودن»، «اسلام به مثابه تهدید»، «عقب-ماندگی»، «انعطاف ناپذیری» و ... ایران را به عنوان کشوری مسلمان و شرقی به تصویر می کشند که با کلیشه هایی نظیر «بنیادگرایی اسلامی»، «تروریسم»، «نقض حقوق بشر» شناس است. به عبارتی، در این روزنامه ها نخست: ایران به دیگری تبدیل شده است، و دوم: فرآیند دیگری سازی با اتکا بر کلیشه سازی، غرب را در طرف مقابل ایران برساخته است. در مقایسه ی میان این دو روزنامه، روزنامه ی واشنگتن پست بیش از نیویورک تایمز از مفاهیم شرق شناسانه بهره گرفته وآنها را پیش فرض مقالات خود قرار داده است. بنابراین تصویر ایران در واشنگتن پست مبتنی بر دیگری ای است که ماهیت شرق شناسانه ی بیشتری دارد. به کارگیری مضامین شرق شناسانه که بیشتر بر نوعی تصویر نادلخواه و ارزشیابی منفی،دلالت دارد .رویکرد روزنامه واشنگتن پست در مورد موضع گیری نسبت به اسلام ، جنگ و فعالیت نظامی،تحریم و ممنوعیت، تهدید و خطربسیار موردتأکید است و مضامینی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که در تصمیم گیری ها و اتخاذ سیاست های کاخ سفیدمهم تر عمل می کنند. اما در مقابل، در نیویورک تایمز بیشتر موضوعاتی همگانی تر و عامه تری چون حقوق بشر، تروریسم و امنیت و صلح بیشتر توجه نشان داده می شود. چنین رویکردی این روزنامه را به نسبت واشنگتن پست در موضع ملایم تری نسبت به ایران قرار می دهد و می توان گفت ، تصویری که این روزنامه از ایران می سازدیک دیگری ناقض حقوق بشر و ناامن است. یک دیگری غیرقابل اعتماد و معارض صلح. اما در روزنامه واشنگتن پست دیگری که به تصویر کشیده می شود بیشتر مبتنی بر یک دیگری مهاجم و تهدیدگر است و با کوچکترین غفلتی می تواند امنیت جهان را به خطر اندازد و مهم ترین ابزار برای این کار، فعالیت هسته ای و پیشروی در غنی سازی اورانیوم است. واژگان کلیدی: گفتمان، تفاوت، دیگری، فرایند دیگری سازی، کلیشه، کلیشه سازی.