نام پژوهشگر: شهناز چمنی
شهناز چمنی فاطمه شکوهی آذر
مروری بر مطالعاتی که پیرامون روند تکوین و تحول ساختار قدرت در ایران بعد از انقلاب، به انجام رسیده است، نشان می دهد که این مطالعات به تکوین و تحول ساختار قدرت در ایران بعد از انقلاب کمتر پرداخته اند. بر این اساس، محقق در پایان نامه حاضر کوشش نموده تا به این سئوال پاسخ دهد که «ساختار قدرت حقوقی با توزیع قدرت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران چه تفاوتی دارد و این ساختار در دهه ی اول انقلاب دچار چه تحولاتی شده است؟» به منظور بررسی ساختارهای قدرت در جمهوری اسلامی و چگونگی اعمال قدرت، که یک روند تاریخی است، از «بررسی تاریخی» و مشاهده واقعیات و حوادث روی داده در مقطع زمانی (58ـ 68) کمک گرفته و داده های تاریخی را جمع آوری کرده ایم. هم چنین، برای بررسی اسناد و کتاب های موجود از روش «تحلیل اسنادی» استفاده گردیده است. بدین صورت که داده های لازم از طریق رجوع به اسناد مکتوب، گزارشها، دستنوشتهها، کتابها، رسالهها، نشریات، روزنامه ها، خاطرات، تحلیل های تاریخی موجود در سایت ها و تحقیقات سایر محققان جمع آوری شده اند. جهت دست یابی به اهداف تفسیری یعنی ارایه گزارش دقیق و مفصل از ساختارهای قدرت و اشخاصی که اعمال قدرت نموده اند، روش تحلیل محتوا بر پایه هرمنوتیک گادامری را بکار برده ایم. محقق با بهره گیری از «تئوری سیاست های ناموزون برامبرگ»، «تئوری وضعیت انقلابی تیلی»، «چهره های قدرت از نظر لوکس»، «تئوری غلبه جنبش مذهبی دایلون»، «گونه شناسی رهبران سیاسی وبر» و «تئوری ابهام ایدئولوژی جان دان» سعی نموده تا به اهداف پژوهش دست یابد. نتایج مطالعه نشان می دهد که مهمترین مشخصه ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ادغام رسمی و کامل نهادهای دین و دولت است. و این ساختار عمدتاً درخدمت اسلامی کردن جامعه قرار داشته و مداخله دولت را به حوزه های خصوصی گسترش داده و شدت سیطره اقتصادی و سیاسی نهاد دولت بر جامعه بسیار گسترده تر و عمیق تر شده است. بعلاوه ساختار قدرت حقوقی با توزیع حقوقی اجتماعی در ایران دهه ی اول انقلاب تفاوت زیادی داشته و در طول این دهه دچار تحولات زیادی شده است و کنشگران زیر در ساختار سیاسی ایران اعمال قدرت نموده و توانسته اند دیگران را مقهور اراده خویش کنند: امام خمینی، شورای نگهبان، شورای انقلاب، نهاد ریاست جمهوری، نخست وزیری، مجلس شورای ملی (اسلامی)، قوه قضائیه، مجلس خبرگان رهبری. ساختار قدرت سیاسی ایران همانند خیمه ساخته نشده است که با حذف ستون مرکزی دچار فروپاشی شود بلکه براساس چندین ستون قدرت مستقل، رقیب و موازی ساخته شده که نظام جمهوری اسلامی را یک پارچه نگه می دارد. مفاهیم کلیدی: قدرت، ساختار قدرت، دولت، جمهوری اسلامی ایران