نام پژوهشگر: مهسا فراهانی نیا
مهسا فراهانی نیا الهه ستوده نما
اخیرا "فعالیت"، به عنوان واحد پایه ای در سیلاب درسی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مسئله بحث برانگیز این است که چه چیزی می تواند بهترین معیار برای به ترتیب قرار دادن فعالیت های کلاسی باشد. این تحقیق، پیچیدگی ذهنی را به عنوان معیار قرار داده است. در مورد تاثیر استفاده از فعالیت سخت تر (از لحاظ پیچیدگی ذهنی) بر جنبه های مختلف عملکرد که همان صحت کلام، پیچیدگی لغوی، و پیچیدگی نحوی (همگی مربوط به ساختار) و روانی کلام (مربوط به معنا) می باشند، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد:1) مدل اسکیهان (limited attentional capacity model) (1998) که پیش بینی می کند در فعالیت سخت تر، روانی کلام بیشترشده و رقابت بین اجزای ساختار می باشد، به عبارت دیگر بیشتر شدن پیچیدگی کلام با کمتر شدن صحت کلام همراه خواهد بود و یا برعکس؛ 2) فرضیه رابیسون (cognition hypothesis) (2005) که ادعا می کند درفعالیت سخت تر، روانی کلام کمتر شده و پیچیدگی و صحت کلام هر دو کم یا هر دو زیاد می شوند. تئوری مورد بحث دیگر نظریه کامینز (threshold level hypothesis)(b1979) می باشد که بر اساس آن اعمال پیچیدگی فعالیت، تاثیر بسیار اندک برعملکرد زبان آموزان با سطح پایین می گذارد چون آنها هنوز از لحاظ ذهنی آمادگی تاثیر پذیری را ندارند. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر استفاده از فعالیت آسان و سخت، از لحاظ پیچیدگی ذهنی، بر عملکرد زبانی نوشتاری زبان آموزان ایرانی به عنوان زبان خارجی که از مهارت سطح بالا و مهارت سطح پایین در نوشتار برخوردار بودند، پرداخته و این دیدگاهها را مورد مطالعه قرار داده است. از میان 118 زن زبان آموز، بر اساس بخش نوشتاری تافل (2004)،30 نفر برای گروه سطح مهارت بالا و27 نفر برای گروه سطح مهارت پایین انتخاب شدند. یک هفته بعد از انجام فعالیت آسان تر (داستان نویسی براساس تصویر)، آنها فعالیت سخت تر (نوشتن آزاد در مورد موضوعی استدلالی) را انجام دادند. عملکرد نوشتاری گروه سطح مهارت بالا (27 نفر) وگروه سطح مهارت پایین (27 نفر) براساس معیار اندازه گیری صحت کلام، ، پیچیدگی لغوی، و پیچیدگی نحوی، و روانی کلام ارزیابی شد و چهار واریانس مختلط دوطرفه انجام شد. نتایج نشان دادند که فعالیت سخت تر تاثیر مثبتی بر روانی نوشتار و پیچیدگی نحوی، و تاثیر منفی بر صحت نوشتار داشته است. فعالیت سخت تر تاثیر قابل توجهی بر پیچیدگی لغوی نداشت . زبان آموزان در گروه سطح مهارت بالا در تمامی جنبه های عملکرد، نسبت به گروه با سطح مهارت پایین، بهتر عمل کرده بودند. رابطه متقابل بین پیچیدگی ذهنی فعالیت و سطح مهارت نوشتاری تاثیر قابل توجهی بر هیچکدام از جنبه های عملکرد نداشت . براساس یافته ها، مدل اسکیهان (1998) به اثبات رسید و نظریه کامینز (b1979) رد شد.