نام پژوهشگر: زهرا بالزده
زهرا بالزده حمید صالحی مبارکه
در این پروژه کومونومر پذیری کاتالیست بیس (2-فنیل ایندنیل) زیرکونیوم دی کلراید مورد بررسی قرار گرفته است. برای نیل به این مقصود، با توجه به نتایج قبلی بدست آمده در رابطه با این کاتالیست، و همچنین با در نظر گرفتن موثرترین عوامل بر کوپلیمریزاسیون با استفاه از کاتالیست مذکور، سه عامل دما، فشار و میزان کومونومر به عنوان پارامترهای فرآیندی برای بررسی انتخاب شدند. سپس به منظور به حداقل رساندن تعداد آزمون های مورد نیاز و نیز کاهش خطاهای ناشی از محیط آزمایش برای رسیدن به شرایط عملیاتی مطلوب کوپلیمریزاسیون، از یکی از روش های موثر در طراحی آزمون به نام روش box-behnken که از جمله روش های سطح پاسخ (rsm) است، استفاده گردید. در این راستا آزمایش های کوپلیمریزاسیون به صورت نیمه پیوسته (semi-batch) در محدوده ی دمایی c °70-30، فشار مونومر atm 4-2 و میزان کومونومر mmol 60-20 در نسبت مولی al/zr حدودی 700 انجام شدند. با توجه به میزان کاتالیست مصرفی در هریک از آزمایش ها و میزان پلیمر حاصله، پارامتر فعالیت کاتالیست محاسبه شده و برای هرکدام از کومونومرهای 5-اتیلیدن-2-نوربورنن و ایزوپرن مدل های تجربی برای توصیف میزان فعالیت کاتالیست بر اساس پارامترهای فرآیندی بدست آمد. بعد از این مرحله برای آنالیز و شناسایی کوپلیمرهای ساخته شده، 8 آزمون در نقطه ی بهینه ی کوپلیمریزاسیون طراحی شده و به منظور بررسی میزان کومونومر پذیری کاتالیست در مورد دو کومونومر بکار برده شده، آزمون های 1hnmr ، dsc و دانسیته انجام شدند. با توجه به بررسی های انجام شده، به نظر می رسد کومونومر پذیری کاتالیست بیس(2-فنیل ایندنیل) زیرکونیوم دی کلراید نسبت به کومونومر 5-اتیلیدن-2-نوربورنن بیشتر از ایزوپرن باشد.