نام پژوهشگر: عبدالرحیم شریفی
عبدالرحیم شریفی والی رضایی
در دستور نقش و ارجاع افعال به پنج طبقه تقسیم می شوند که شامل ایستا، کنشی، لحظه ای، پایا و کنشی-پایا هستند. ایستاها بیانگر کنش خاصی نیستند و تنها نشان دهنده یک حالت هستند و به این دلیل است که این فعل ها قابلیت استمراری ندارند. فعل های طبقه ی کنشی نمایانگر کنش و عمل هستند و دارای مراحلی که در هر مرحله نیازمند گذر زمان هستند و به این دلیل قابلیت استمراری دارند. لحظه ای ها از جمله فعل های تغییر حالت هستند، یعنی تغییر حالتی صورت می گیرد. این افعال در یک آن رخ می دهند و به این دلیل قابلیت استمراری ندارند، ولی چون انتهای عمل در این افعال مشخص است، دارای نمود پایانی هستند. پایا ها هم از جمله فعل های تغییر حالت هستند ولی چون به صورت آنی انجام نمی گیرند، دارای قابلیت استمراری هستند. ویژگی دیگر این فعل ها این است که دارای نمود پایانی هستند، یعنی از نظر زمانی محدودند. کنشی-پایا به فعل های کنشی گفته می شود که بصورت پایا به کار رفته اند، یا به عبارت دیگر دارای نمود پایانی شده اند. این افعال قابلیت استمراری نیز دارند. دستور نقش و ارجاع ادعا دارد که این طبقه بندی یک طبقه بندی جهانی است و ما در پی اثبات این ادعا در زبان فارسی هستیم. هدف این پایان نامه دسته بندی نمودی افعال فارسی در چهارچوب دستور نقش و ارجاع است که برای انجام چنین کاری ابتدا حدود 100 فعل ساده و 100 فعل مرکب از افعال رایج در فارسی معاصر، انتخاب شده، سپس با استفاده از آزمون های نحوی و معنایی سنجیده شدند. آزمون هایی که مورد استفاده قرار گرفتند عبارتند از 1- مشغولِ، در حالِ، داشتن، 2- به شدت، با جدیت، 3- به سرعت، آهسته، 4- برای یک ساعت، 5- در یک ساعت. آزمون اول نشان دهنده ی قابلیت استمراری افعال، آزمون دوم بیانگر پویایی افعال، و آزمون سوم لحظه ای بودن یا نبودن افعال را مشخص می کند. بنابراین فعل های ایستا و لحظه ای که دارای ویژگی های مذکور نیستند، با این سه آزمون به کار نمی روند ولی فعل های دیگر طبقات می توانند با این آزمون ها جمله های دستوری و قابل قبول بسازند. آزمون چهارم نداشتن نمود پایانی و لحظه ای نبودن فعل را مشخص می کند و بنابراین تنها با افعال کنشی و ایستا کاربرد دارد. و در نهایت آزمون پنجم بر نمود پایانی تمرکز دارد و به این دلیل با افعال پایا، لحظه ای و کنشی-پایا که همگی دارای نمود پایانی هستند قادر به تولید جمله های دستوری است. پرسش هایی که در زیر آمده اند از ابتدا مطرح شدند و در این پایان نامه تلاش شد به آنها پاسخ داده شود. 1) طبقه بندی افعال به صورتی که در دستور نقش و ارجاع آمده است تا چه میزان در مورد زبان فارسی قابل اعمال است ؟ 2) آیا طبقات فعل منحصر به همین طبقاتی است که در دستور نقش و ارجاع مطرح شده است؟ 3) ممکن است افعالی در فارسی باشند که در هیچکدام از طبقات مذکور نگنجند و نیاز به یک دسته جداگانه داشته باشند؟ براساس نتایج بدست آمده در این تحقیق طبقه بندی افعال در دستور نقش و ارجاع تا حدود زیادی در مورد افعال زبان فارسی قابل اعمال است و افعالی که بتوان برای آنها طبقه ی جداگانه ای در نظر گرفت، وجود ندارند.