نام پژوهشگر: محمد حسین قالیباف
محمد حسین قالیباف گلناز سعیدی
حکومت رضا شاه از دیدگاه سیاسی .فرهنگی و مذهبی در تاریخ ایران قابل توجه و برسی دقیق می باشد.رابطه دین و دولت که بعنوان یک اصل مهم در دوران بعد از اسلام همواره مورد توجه حکام و پادشاهان طول تاریخ بوده است. در دوران شانزده ساله حکومت پهلوی اول سیاست ،فرهنگ و مذهب ایران دست خوش دگر گونی عمیق و اساسی قرار گرفت . رژیم سعی داشت تا نهاد مذهبی را همچون سایر نهاد های فرهنگی تحت نفوذ خود در آورد .اما هدف غایی رژیم آن بود که خاصیت اجتماعی مذهب را از بین ببرد مجموع سیاست های فرهنگی و آموزشی در این دوره روند حکومت پهلوی بر اساس تجدد و غربگرایی و مبارزه با مذهب را دنبال می کرد. پس از استحکام پایه های رژیم پهلوی مظاهر نوگرایی وتجدد خواهی با شدت بیشتری پیگیری ومورد توجه قرار گرفت وتمامی شئون اجتماعی نمودی عینی یافت .شعائر مذهبی به تدریج از صحنه زدوده شد .سیاست مذهبی رضا شاه در راستای باورهای غربی تغییر یافت وبه موازات مبارزه با شعائر اسلامی ومذهبی ،تعریف وتمجید وتبلیغ ادیان باستانی مجددآ دنبال شد.به این ترتیب برنامه تغییر الگوهای فرهنگی شامل چهار مرحله اجراء شد. 1- تظاهر به اسلام با شرکت در مراسم مذهبی 2- بی اعتنایی به شعائر واعتقادات مذهبی 3- احیای فرهنگ باستانی به منظور جایگزین کردن باور های دینی و مذهبی 4- رواج انحرافات اجتماعی وحمایت از فرقه های ضاله با توجه به شرایط حاکم واوضاع سیاسی بسیاری از روحانیون داخل وخارج از کشور در مرحله نخست با سلطنت شاه اجماع داشتند. تعداد روحانیونی که در شروع تغییر رژیم آشکارا با رضا خان مخالفت می کردند اندک بودند .نیاز عمومی کشور به یک دولت متمرکز وتبلیغات پیرامون شخص رضا خان که با گرایش مذهبی اوبه روحانیت واسلام همراه بود منجر به هواداری بخشهایی از روحانیت نسبت به رضا خان شد. با اجرای برنامه سیاسی واجتماعی رژیم شاه بیشترین ضربات فرهنگی ،بر پیکر دین و وشعائر مذهبی مردم وارد ساخت.بدیهی است که روحانیون به عنوان جدی ترین مخالفان مطرح شوند .البته انگیزه مخالفت روحانیت یکسان ومشابه نبود .در بررسی انگیزه های مخالفتهای روحانیون آمیزه ای از انگیزه های مذهبی ،سیاسی و ملی را می توان جستجو کرد. کلید واژه:شیعه،مشروطیت،رضاه شاه،سیاست،پهلوی،مذهب