نام پژوهشگر: مهشید رحیمی
مهشید رحیمی بهرام خوشنویسان
منابع زمینی سوختهای فسیلی در حال به اتمام رسیدن است و از طرف دیگر آلودگیهای ایجاد شده توسط این سوختها یکی از مهم ترین عوامل آلودگی محیط زیست می باشد. به همین دلیل علاقه به هیدروژن به عنوان یک سوخت پاک و سازگار با محیط زیست زیاد شده است. تحقیقات اخیر در رابطه با ذخیره سازی هیدروژن در مواد نانوساختار کربنی جدید، نویددهنده آن است که مشکلات مربوط به سوختهای فسیلی در آینده قابل حل خواهد بود. در سالهای گذشته به کارگیری روشهای شبیه سازی برای مطالعه رفتار دسته جمعی سیستمی از ذرات شتاب بیشتری به خود گرفته است. در این پروژه با استفاده از شبیه سازی دینامیک مولکولی و بسته نرم افزاری dl-poly-2 جذب فیزیکی مولکول هیدروژن در نانولوله های کربنی با ناخالصی سیلیسیم مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور از نانولوله های (0،12)، (0،17)، (0،19)، (26،0)، (11،11)، (13،9) که دارای شعاعها و بردارهای کایرال متفاوت هستند، استفاده می شود. چندین جایگاه و وضعیت ناخالصی سیلیسیم نسبت به اتمهای کربن نانولوله مورد بررسی قرار گرفت. سپس جذب داخلی، جذب خارجی و درصد وزنی جذب هیدروژن بر روی نانولوله هایی با ناخالصی، شعاع و کایرالیتی متفاوت و نیز نانولوله دوجداره محاسبه شد. نتایج نشان داد شبیه سازی با استفاده از ترموستات نوز-هوور و 4/0=? و گام زمانی 0001/0 و الگوریتم انتگرال گیری پرش قورباغه ای سیستم پایدارتری را برای محاسبات ما به وجود می آورد. افزودن ناخالصی سیلیسیم درصد وزنی جذب کل را افزایش می دهد اما بعد از رسیدن به مقدار بهینه، افزودن ناخالصی بیشتر درصد وزنی جذب کل را کاهش می دهد. با کاهش دما درصد وزنی جذب کل افزایش می یابد. درصد وزنی جذب کل با افزایش شعاع از 7/4 انگستروم به 4/7 انگستروم افزایش می یابد و با افزایش شعاع به 2/10 انگستروم کاهش می یابد. کایرالیتی باعث تفاوت محسوسی در درصد وزنی جذب کل نمی شود. نتایج در مورد نانولوله دو جداره نشان می دهد که نسبت به نانولوله تک جداره با شعاع بزرگتر دارد درصد وزنی جذب کل کاهش یافته است.
مهشید رحیمی آرش باباخانیان
چکیده در این کارتحقیقاتی، به روش الکتروپلیمریزاسیون روی سطح یک الکترود طلای خالص، لایه ای از نانو ذره اکسید روی محبوس شده در پلی پیرول، نشانده شد. از این حسگر طلای اصلاح شده، به منظور اندازه گیری آنتی بادیهایccpوcrp، در سرم خون انسان استفاده گردید. این الکترود اصلاح شده، به راحتی در ph بهینه ی 11 برای آنتی بادی crpوph بهینه ی 8 برای آنتی بادی ccpکه توسط بافر بریتون-رابینسون تثبیت شده اند تحت دیگر پارامترهای شیمیایی و دستگاهی بهینه شده قابل استفاده می باشد. در این کار تحقیقاتی، از روش های ولتامتری چرخهای و ولتامتری موج مربعی، برای مطالعه و بررسی واکنش های الکتروشیمی و از روش های طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی و میکروسکوپ الکترونی روبشی، جهت مطالعه ساختار الکترود طلای اصلاح شده، استفاده شده است. پتانسیل تشخیص این روش برای آنتی بادی crp برابر 45/0- ولت در برابر نقره/ نقره کلرید و برای آنتی بادی ccp برابر 25/0- ولت گزارش می گردد. ساختار این حسگر، کاملاً جدید می باشد و قادر است نسبت به مقادیر بسیار کم این آنتی بادی ها در نمونه های حاوی آن، پاسخ دهد. این الکترود، در محدوده غلظتی 5 تا 80 نانو مولار برای آنتی بادی crp و 7 تا 75 نانو مولار برای آنتی بادی ccp، رفتار خطی از خود نشان می دهد. سیگنال به نویز بالا، محدوده خطی وسیع پاسخ، حساسیت بالا در دقت بالا با انحراف استاندارد نسبی کمتر از 3/9 برای ccp و کمتر از 3/12 برای crp وگزینش پذیری مناسب این حسگر، از مزیت های منحصر به فرد آن خواهد بود. کلید واژه:ولتامتری چرخه ای، ولتامتری موج مربعی، طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی، آنتی بادی، الکترود اصلاح شده.