نام پژوهشگر: روح الله مفیدی نیستانک

ساخت رویداد و عوامل سازنده ی آن در زبان فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  روح الله مفیدی نیستانک   محمد دبیرمقدم

رساله ی حاضر به بررسی ساخت رویداد در زبان فارسی و عواملی که در تشکیل آن دخالت دارند، می پردازد. این تحقیق بر اساس طبقه بندی چهارگانه ی وندلر (1957) از گونه های رویداد و در چهارچوب نظریه ی زایشی و مفروضات آن در خصوص ساخت سلسله مراتبی جمله انجام گرفته است. هدف اصلی تحقیق، بررسی ساخت رویداد در زبان فارسی و بررسی سهم موضوع ها و افزوده ها و نیز مقوله های بیرون از گروه فعلی همچون زمان و نمود دستوری در تعیین خوانش نهایی رویداد است و از سوی دیگر، آزمودن میزان کارآیی بازنمایی های نحوی معیار (در نظریه ی زایشی) برای تبیین ساخت رویداد در زبان فارسی را به عنوان یک هدف فرعی، مد نظر دارد. مسئله ی اصلی، این است که ساخت رویداد در زبان فارسی چگونه رمزگذاری می شود و سهم هر یک از مولفه های مذکور چیست؟ بر این اساس، سه فرضیه مطرح شده است: 1) ساخت موضوعی و ساخت افزوده در تشکیل ساخت رویداد دخیل اند، 2) نمود دستوری و زمان فعل، بر تعیین گونه ی رویداد موثرند، و 3) سازوکارهایی ماهیتاً نحوی، تبیین کننده ی تمایز گونه های رویداد هستند. در خصوص فرضیه ی اول، بررسی داده های زبان فارسی نشان می دهد که موضوع های درونی و بیرونی فعل در تشکیل برخی از خوانش های رویدادی، نقشی ندارند و در تشکیل برخی از آن ها سهمی اساسی دارند. چنین وضعیتی در مورد فرضیه ی دوم نیز قابل مشاهده است: نمود دستوری اصولاً تأثیری بر شکل گیری برخی از گونه های رویداد ندارد و صرفاً می تواند در مواردی باعث نادستوری شدن آن ها شود. در مقابل، هم آیی نمود دستوری با بعضی رویدادها باعث رانش آن ها می گردد. عامل زمان نیز تنها تأثیری که بر ساخت رویداد دارد، تبدیل رویدادهای ناایستا به ایستا از طریق ساخت تام است. بنابر این، فرضیه های اول و دوم تحقیق، به عنوان فرضیه هایی کلی تأیید نمی شوند، ولی برخی از اجزای آن ها در خصوص برخی گونه های رویداد تأیید می شود. فرضیه ی آخر به بحث سازوکارهای رمزگذاری گونه های رویداد می پردازد. در خصوص رویدادهای ایستا و فعالیت و حصولی اصولاً تبیین های ساختاری و نحوی، کمکی به توضیح نحوه ی شکل گیری ساخت های نحوی متناظر با آن ها نمی کنند و احتمالاً باید در جستجوی سازوکارهای معنایی بود. در مورد رویدادهای تحققی هم تردید اساسی در خصوص میزان کارآیی سازوکارهای نحوی وجود دارد. بر این مبنا می توان فرضیه ی سوم تحقیق را رد کرد.