نام پژوهشگر: علی اصغر صادقی
علی اصغر صادقی اسماعیل آیتی
کاهش اصولی تصادفات به مدیریت جامع ایمنی راه نیازمند است. معرفی نقاط حادثه خیز که گاهی تحت عنوان موقعیت های خطرناک راه، شناخته می شود، گام اول در فرآیند مدیریت ایمنی راه می باشد. برای شناسایی نقاط خطرناک نیاز به کمّی کردن تعریف خطر و پیش بینی آن است. روش های شناسایی نقاط مستعد تصادف، بطور کلی به دو دسته روش های مبتنی بر اطلاعات تصادف (واکنشی) و روش های مبتنی بر بازرسی ایمنی (پیش گیرانه) تقسیم بندی می شود. در این تحقیق هر دو روش مدنظر قرار گرفته است. بر اساس روش اول، شناسایی نقاط حادثه خیز با تکیه بر مفهوم کارایی، به عنوان رویکردی نو در این زمینه پیشنهاد شده است. هدف از این روش ارائه رویکرد جدیدی برای در نظر گرفتن تصادفات با توجه به شرایط محیطی، ترافیکی و هندسی راه است که تصادفات را با توجه به اندرکنش مولفه های منجر به آن در نظر بگیرد. این رویکرد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) انجام شده است که بر خلاف روش های رگرسیونی نیازمند بدست آوردن تابع توزیع و در نظر گرفتن فرضیاتی در مورد آن نمی باشد. در تحقیق حاضر یک مطالعه موردی بر روی مسیرهایی به طول 190/5 کیلومتر انجام شد که حاصل آن شناسایی 163 قطعه راه با امتیازات خطر نسبی متفاوت بود. مقایسه روش پیشنهادی با روش موجودی که ادارات راه استفاده می نمایند نشان داد روش پیشنهادی نتایج بهتری را بدست می دهد. در روش پیشگیرانه شناسایی نقاط سانحه خیز، که بر مبنای بازرسی های ایمنی توسعه می یابد تا کنون تلاش های محدودی برای معرفی شاخص خطر راه صورت گرفته تا مقاطع خطرناک راه معرفی و اولویت بندی شود. در این روش ها عدم اطمینان های ناشی از قضاوت ذهنی در نظر گرفته نمی شود. در این تحقیق روشی برای ارزیابی وضعیت ایمنی راه (شاخص خطر راه) با رویکرد استدلال شواهدی (er) ارائه شده است. مزیت روش er نسبت به روشهای موجود ارزیابی ایمنی راه، این است که این روش عدم اطمینان های همراه با ارزیابی های شخصی را در نظر می گیرد. همچنین، هنگام مقایسه چندین قطعه راه در شرایطی که در مورد بعضی عوامل متأثر کننده خطر، فقدان اطلاعات وجود داشته باشد، قطعات راه را می توان بر اساس کمینه وبیشینه تابع مطلوبیت ایمنی بطور نسبی مقایسه کرد. با استفاده از شاخص بدست آمده یک مطالعه موردی به طول 22/7 کیلومتر نیز جهت بحث و بررسی دقیق تر رویکرد پیشنهادی انجام شده است. نتایج آزمون رتبه ای اسپیرمن نشان داد که رتبه بندی قطعه های نمونه راه انتخابی بر اساس این روش با رتبه بندی روش اداره راه دارای تفاوت معنی داری نیست. از این رو در راه هایی که اطلاعات تصادف وجود ندارد یا شناسایی پیشگیرانه مدنظر باشد می توان از این روش استفاده کرد.
مرتضی قندهاری علی اصغر صادقی
چکیده هزینه احداث جاده ها با گذشت زمان رو به افزایش است. انجام فعالیتی که به کمک آن بتوان هزینه-های حفظ و نگهداری آن ها یا احداث مجدد آن کمتر شود بسیار حائز اهمیت خواهد بود. بهترین روش برای بهبود راه ها صرف بودجه بیشتر روی آن ها نیست، بلکه بهبود روش ساخت، طراحی و نگهداری آن هاست. با توجه به این مطلب که روسازی اکثر جاده های اصلی ایران از جنس بتن آسفالتی است، مطالعات در زمینه بهبود ویژگی های مخلوط آسفالتی اهمیت خاص پیدا می کند. یکی از این روش ها جایگزین کردن مواد افزودنی به جای نسبتی از حجم مصالح و یا اضافه کردن الیاف به عنوان افزودنی می باشد. از جمله افزودنی هایی که در سالیان اخیر و در این پژوهش از آن استفاده شده است، الیاف کربن می باشد که علاوه بر بوجود آوردن جاده های رسانا تاثیر محسوسی بر مقاومت نیز دارد. به این منظور برای سنجش مقاومت نمونه های آسفالتی آزمایش های مدول برجهندگی و تعیین عمر خستگی به روش کشش غیر مستقیم در دو دمای 5 و 25 درجه سانتیگراد بر روی نمونه های حاوی الیاف کربن صورت گرفته است. نتایج آزمایشات نشان می دهد که مدول برجهندگی نمونه ها با افزایش الیاف کربن افزایش داشته اند. این مقادیر تا نمونه حاوی 5/0% الیاف کربن با شیب تندتری افزایش داشته اند. نمونه های آسفالتی حاوی الیاف کربن در هر دو دمای 5 و 25 درجه سانتیگراد به طور قابل توجهی عملکرد خستگی بهتری در مقایسه با نمونه ساده از خود بروز می-دهند و نمونه حاوی 5/0% الیاف کربن بهترین عملکرد را از خود نشان می دهد. همچنین پیش بینی می شود با افزایش مقدار الیاف کربن تعداد سیکل های منجر به شکست نمونه های حاوی الیاف کربن مقادیر کمتری را در مقایسه با نمونه کنترل در هر دو دمای 5 و 25 درجه سانتیگراد از خود نشان دهند. کلمات کلیدی: مخلوط آسفالتی، الیاف کربن، مدول برجهندگی، عمر خستگی
علی اصغر صادقی جعفر سلطانی
سیستمهای کنترل موقعیت و سرعت با دقت بالا یکی از نیازهای صنعت امروز محسوب می شوند . یکی از مسائلی که این سیستم ها هموراره با آن روبرو هستند.مساله عدم قطعیت ها و اغتشاشات خارجی می باشدکه بر رفتار دینامیکی سیستم اثر نامطلوب دارند . این عدم قطعیتها به دو دسته کلی تقسیم می شوند:1) عدم قطعیت های ساختاری .2) عدم قطعیت های ناساختاری . عدم قطعیت ساختاری ناشی از ساده سازی در مدلسازی سیستم می باشد و عدم قطعیت های ناساختاری ناشی از دقیق نبودن مقادیر پارامترهای به کار رفته در مدل می باشد. یکی از تکنیکهای کنترلی که به منظور غلبه بر این مشکلات ابداع شده است روش کنترل لغزشی می باشد. روش فوق دارای مزایایی از قبیل سادگی طراحی و اجرا و مقاوم بودن نسبت به این عدم قطعیت ها می باشد. سرو درایوهای القایی کنترل برداری شده دارای معادله مکانیکی به فرم کانونی و مناسب برای اجرای روش کنترل لغزشی می باشند. با بکارگیری روش کنترل لغزشی رفتار سرو درایو نسبت به تغییرات گشتاور و ممان اینرسی بار و همچنین تغییر ثابت زمانی روتور مقاوم شده و رفتار سیستم در حضور یا عدم حضور عدم قطعیت توسط معادله سطح سوئیچینگ مشخص می شود. لیکن در روش کنترلی لغزشی با پدیدهای به نام شوریدگی مواجه هستیم که می تواند باعث تحریک دینامیکهای مدل نشده سیستم وافزایش فرکانس سوئیچینگ اینورتر شود. این پدیده می تواند باعث ناپایدار شدن سیستم گردد. تحقیقات فراوانی برای رفع این مشکل انجام گردیده است در این پایان نامه از یک تکنیک فازی بهینه جهت رفع این مشکل استفاده شده است.