نام پژوهشگر: مهری سعیدی مقدم

بررسی تعامل کنشگری در حوزه عمومی مجازی و واقعی در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  مهری سعیدی مقدم   اکرم محمدی

چکیده : حوزه عمومی از مهمترین کانون هایی است که نظریه های دموکراتیک در دوران ما پیرامون آن شکل گرفته است و زمینه شکل گیری افکار عمومی، اراده جمعی و نظارت آگاهانه و منطقی بر تصمیمات سیاسی را فراهم آورده است. این مفهوم به فضاها و فرایندهای ارتباطات اجتماعی آزاد و در عین حال مستقل دلالت می کند. در آن افراد فارغ از مقام رسمی خود مشارکت می کنند. حوزه عمومی زمینه ایجاد گفتگوی آزادانه، نقادانه، عقلانی و منطقی را فراهم می کند. ابزارهای حوزه عمومی با توسعه تکنولوژی تحول می یابند. اینترنت به عنوان یکی از ابزارهای حوزه عمومی با داشتن ویژگی هایی چون همزمان بودن، تعاملی بودن و سانسورگریزی شرایط مناسبتری برای ارتباطات حوزه عمومی را دارد .دانشجویان همواره از پیشروترین نیروه های اجتماعی بوده اند. آنها همواره به عنوان فعالان حوزه عمومیواقعی عمل کرده اند. استفاده از فناوری های ارتباطی نوین به ویژه اینترنت موجب حضوربیشتر آنها در حوزه عمومی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعامل کنشگری در حوزه عمومی مجازی و واقعی در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفته است. مبنای تئوریک این پژوهش نظرات هابرماس بوده، علاوه بر آن از نظرات کانت، هگل، مارکس،آرنت و... استفاده شده است. در این پژوهش از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در مقاطع کارشناسی ،کارشناسی ارشد و دکتری بوده اند. روش نمونه گیری، نمونه گیری طبقه ای و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بوده است. توصیف و تبیین داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. سوالات مربوط به آزمون فرضیه ها در 51 پرسش با 7 خرده مقیاس (مهارت های فردی، حوزه عمومی مجازی، حوزه عمومی واقعی، طبقه اجتماعی، متغیرهای فردی، عضویت در تشکل های دانشجویی و آگاهی سیاسی- اجتماعی ) طرح شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که بین میزان کنشگری دانشجویان در حوزه عمومی مجازی و واقعی، بر اساس متغیرهای عضویت در تشکل های دانشجویی و آگاهی سیاسی- اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. ولی رابطه کنشگری ها با متغیرهای مهارت های فردی و طبقه اجتماعی معنی دار نبوده است. این بررسی نشان می دهد که حوزه عمومی در ایران با مشکل مواجه است و طرح آزادانه، نقادانه، منطقی دیگاهها و نظارت عمومی بر تصمیمات سیاسی بسادگی امکان پذیر نمی باشد.