نام پژوهشگر: فاطمه مرادزاده
فاطمه مرادزاده غلام رضا بخشی خانیکی
پنبه یکی از محصولات مهم کشاورزی و صنعتی جهان به شمار میآید، ولی در سال های اخیر سطح زیرکشت آن در ایران کاهش یافته است. جهت بهبود برنامه های اصلاحی پنبه می توان از روش های کشت درون شیشه ای استفاده نمود، ولی با توجه به اینکه باززایی در گونههای جنس گوسیپیوم وابسته به ژنوتیپ بوده و کشت بافت و باززایی در این گیاه دشوار است لذا توسعه دانش باززایی گیاه جهت روش های جدید از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این تحقیق که در سال های 1387 و 1388 در موسسه تحقیقات پنبه کشور در گرگان جهت بهبود برنامه پتانسیل باززایی پنبه در شرایط درون شیشه ای در قالب چند آزمایش انجام شد، اثر ترکیبات و غلظتهای مختلف هورمونهای naa، bap، d-2,4 و کینتین در محیط کشت ms بر کالوسزایی و باززایی و واکنش به کشت بافت تعدادی از ارقام پنبه مورد بررسی قرار گرفت. جهت اجرای آزمایش، از طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار استفاده شد. در آزمایش اول، اثر ترکیبات مختلف هورمونی bap و 2,4-d بر کالوسزایی، باززایی و واکنش به کشت بافت ریزنمونههای برگ لپهای، محور زیرلپه و جوانه انتهایی از گیاهچههای 7 روز? پنبه و همچنین ریزنمونه جنین نارس ارقام پنبه ساحل و ترمز-14، 3 تا 4 روز پس از گرده افشانی بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنیداری را بین ارقام، ریزنمونهها، ترکیبات هورمونی محیط کشت و اثرات متقابل رقم و هورمون در کالوس زایی، نوع ریزنمونه در باززایی و واکنش به کشت بافت در سطح یک درصد نشان داد. در بین ارقام مورد بررسی، رقم ساحل بالاترین راندمان تولید کالوس و واکنش به کشت بافت را دارا بود، هم چنین ریزنمونه جنین نارس نسبت به سایر ریزنمونهها کالوس بیشتری تولید کرد، ریزنمونه جوانهانتهایی بیشترین باززایی و ریزنمونههای جنین نارس و جوانه انتهایی بیشترین واکنش به کشت بافت را داشتند. بیشترین میزان تولید کالوس بر روی محیط ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر2,4-d و دو میلی گرم بر لیتر bap بود. در آزمایش دوم، اثر 20 نوع ترکیب هورمونی از naa, 2.4-d، bap و کینتین بکار رفته در محیط کشت ms بر روی سه نوع ریزنمونه مورد بررسی در پنبه رقم کوکر-312 بررسی شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، اختلاف معنیداری بین ریزنمونهها، ترکیبات هورمونی محیط کشت و اثر متقابل این فاکتورها از نظر کالوسزایی، باززایی و واکنش به کشت درون شیشهای در سطح یک درصد مشاهده شد. ریزنمونه محور زیرلپه بیشترین کالوس زایی، جوانه انتهایی بیشترین باززایی و محور زیرلپه و جوانه انتهایی بیشترین واکنش به کشت بافت را دارا بودند. بیشترین میزان تولید کالوس در محیط ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر2,4-d، دو میلی گرم بر لیتر bap و یک میلی گرم بر لیتر naa، بیشترین باززایی و واکنش به کشت بافت در محیط کشت بدون هورمون مشاهد شد. در آزمایش سوم، درصد کالوس زایی، باززایی و واکنش به کشت بافت سه نوع ریزنمونه مختلف در ارقام کوکر-312، ساحل، ترمز-14 و تابلادیلا بر روی محیط کشت حاوی هورمون های 2,4-d و bap مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین ارقام، ریزنمونهها، ترکیبات هورمونی موجود در محیط کشت و اثرات متقابل تمام آنها از نظر خصوصیت کالوس زایی، رقم، ریزنمونه و اثر متقابل رقم * ریزنمونه از نظر باززایی و رقم و اثر متقابل رقم * ریزنمونه از نظر واکنش به کشت بافت در سطح یک درصد نشان داد. در بین ارقام مورد بررسی، ساحل و کوکر-312 بالاترین راندمان تولید کالوس، رقم ترمز-14 بالاترین باززایی و ارقام ساحل، ترمز-14 و کوکر-312 بالاترین واکنش به کشت بافت را دارا بودند. محور زیرلپه نسبت به سایر ریزنمونهها بالاترین کالوس و جوانه انتهایی بالاترین باززایی را داشتند. بالاترین کالوسزایی بر روی محیط ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و دو میلی گرم بر لیتر bap مشاهده شد. در آزمایش چهارم، میزان کالوسزایی، باززایی و واکنش به کشت بافت ریزنمونههای مختلف ارقام کوکر-312 و تابلادیلا در محیط کشت ms حاوی تنظیم کنندههای رشد گیاهی 2,4-d و bap مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین ریزنمونهها، اثر متقابل رقم * ریزنمونه، رقم * ترکیبات هورمونی و ریزنمونه * ترکیبات هورمونی محیط کشت از نظر کالوس زایی، رقم، ریزنمونه و اثر متقابل بین آنها از نظر باززایی و رقم، ریزنمونه، رقم * ترکیبات هورمونی و ریزنمونه * ترکیبات هورمونی از نظر واکنش به کشت بافت در سطح یک درصد مشاهده شد. در بین ارقام مورد بررسی، رقم کوکر-312 بالاترین باززایی و واکنش به کشت بافت را دارا بود. محور زیرلپه بالاترین کالوس زایی و واکنش به کشت بافت و جوانه انتهایی بالاترین باززایی را داشتند. بیشترین کالوس زایی بر روی محیط کشت ms حاوی 4 میلی گرم بر لیتر bapو محیط کشت حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و دو میلی گرم بر لیتر bap مشاهده شد. در آزمایش پنجم، میزان ریشهزایی، آلودگی، عدم زندهمانی و شیشهای شدن سه نوع ریزنمونه مورد بررسی در رقم پنبه کوکر-312 بر روی محیط کشت ms حاوی naa و کینتین مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز واریانس داده ها، اختلاف معنی داری بین نوع ریزنمونه، ترکیبات هورمونی محیط کشت و اثر متقابل آنها از نظر ریشه زایی، ترکیبات هورمونی از نظر عدم زنده مانی و نوع ریزنمونه و ترکیبات هورمونی محیط کشت از نظر شیشه ای شدن در سطح یک درصد نشان دادند. از نظر آلودگی بین منابع تغییرات اختلاف معنی داری مشاهد نشد. در بین ریزنمونه ها برگ لپه ای و محور زیرلپه بالاترین ریشه زایی و جوانه انتهایی و محور زیرلپه بیشترین درصد شیشه ای شدن را دارا بودند. محیط کشت ms بدون هورمون بیشترین ریشه زایی، محیط کشت ms حاوی 2 میلی گرم بر لیتر کینتین بیشترین عدم زنده مانی و محیط کشت ms حاوی یک میلی گرم بر لیتر naa بیشترین درصد شیشه ای شدن را نشان دادند. در صورتیکه، آلودگی هیچ ارتباطی با ریزنمونه و ترکیبات هورمونی محیط کشت نداشت. در نهایت، انتقال گیاهچه های تولید شده حاصل از کشت بافت به خاک استریل شده مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این مرحله تحقیق کوتاه کردن زمان سازگاری گیاهچه ها به شرایط طبیعی بود. درصد زندهمانی هر دو تیمار مرحله اول سازگاری بالا بود و گیاهچهها به مرحله بعدی سازگاری رسیدند. بالاترین درصد زندهمانی انتقال گیاهچهها به خاک زمانی بود که آگار اطراف ریشه به دقت شسته شده بود و از خاک الک ریز شده و استریل شده استفاده شده بود. بالاترین درصد زندهمانی در مرحله دوم سازگاری انتقال به خاک تیمار اول و دوم بود.