نام پژوهشگر: سیمین رجبی عصر
سیمین رجبی عصر سعید قره بگلو
دل از پر بسامدترین مفاهیم در شعر فارسی، خاصه شعر عرفانی است. بینش عرفا نسبت به دل به عنوان وسیله تحصیل معرفت سبب شده که از تامل برانگیزترین تعلقات انسانی به شمار آید و در اشعار عارفانه فارسی جایگاه ویژه ای به خود اختصاص دهد. منابع قرآنی، فلسفی نیز پر اهمیت بودن آن را مورد تایید قرار داده اند و در ادب فارسی از جنبه های شعری و ادبی و عرفانی، مد نظر اغلب شاعران قرار گرفته و شعرا تصویرسازی های بی نظیر متعددی با آن انجام داده اند. شاعران اهل معرفت، به دل و مترادفات آن عمدتا از جنبه عرفانی نگریسته و آن را معدن کشف انوار ربوبی و مرکز تحول انسان و حرکت او از بودن به شدن دانسته اند. در این پایان نامه دل و تعاریف، توصیفات، تعابیر و تناسبات، تاثیرات و تاثرات آن بررسی شده و مواردی چون جام جهان نمابودن دل، جایگاه مکاشفه و مشاهده بودن، فرمانروا بودن دل، فزون بودن دل از گستره زمان و مکان، تعبیر دل به خراب آباد، تعبیر به آینه، تناسب دل و آتش، دل و زلف، دل و صدق، دل و عشق، دل و نفس، دل و باده و .. مورد مداقّه قرار گرفته است. در میان ماخذ عرفانی، قلب، صدر، فواد، سینه، به عنوان مفاهیم مترادف دل پرکاربردترین بوده اند و واژگانی چون عشق، آتش، آه ، نور، زلف، عرش، متناسب ترین و مرتبط ترین مفاهیم با واژه دل هستند و زیباترین تصاویر شعر عرفانی را به خود اختصاص داده اند و سبب آفرینش زیباترین تصاویر شعر عارفانه شده اند. با عنایت به موارد ذکر شده و موارد متعدد دیگر در این پژوهش، صور شعری دل در امهات متون منظوم عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کلید واژه: دل، قلب، عشق، معرفت، صور شعری، شعر عارفانه