نام پژوهشگر: فواد ظفرعبداله زاده
فواد ظفرعبداله زاده تژا میرفخرایی
جهان بینی موجود در گفتمان غالب در فیلمهای مسعود کیمیایی در طول پنج دهه، با استفاده از رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، مورد تحلیل قرار داده شده است تا از این باب مشخص شود که جهان بینی موجود در این فیلمها می توانند در تحقق یک جامعه ی عقل محور ، بر اساس مفهوم جهان – زیست عقلانی شده ی هابر ماس، موثر باشند یا در جهت عکس آن عمل میکنند و این داعیه از سویی با توجه به نقش جامعه پذیری رسانه ها ( در اینجا فقط فیلم های یک فیلم ساز) و نیز از سویی دیگر با توجه به ماهیت گفتمان که در رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان ، دارای رویکرد هست بیان شده است . کنش ارتباطی و حوزه ی عمومی ، از نظر هابر ماس در جهان – زیست عقلانی شده ، تحقق می یابند و تحقق جهان- زیست عقلانی با محوریت عقلانیت ارتباطی که آن نیز بر مبنای جنبه ی نقادانه ی عقلانیت مدرن است مستلزم تحول در جهان زیست سنتی به واسطه ی اعمال نقادی در آن می باشد زیرا در جهان زیست سنتی ، نوعی از عقلانیت وجود دارد که فاقد جنبه ی نقادی است و کنش های ارتباطی ایدال در نظر این فیلسوف ، بر مبنای عقلانیت انتقادی می باشند و مفاهیمی مانند حضور ومشارکت افراد در ارتباط ، به صورت برابر و غیر رسمی (در این مطالعه این مفهوم، یعنی برابری در ارتباطات به برابری زن و مرد در بیان ایده و منزلت اجتماعی نیز تعمیم داده شده است ) و شفافیت در ارتباط از عوامل قوام دهنده ی کنش های ارتباطی مذکور می باشند. گفتمان فیلمهای مسعود کیمیایی در طول پنج دهه از زمان فیلم قیصر تا محاکمه در خیابان ،عمدتا مفاهیمی مانند تاکید بر رجحان جنسیت مردانه بر زنانه در منزلت اجتماعی و نابرابری میان این دو را در ارتباطات در بر دارند و از طرفی ایده های پیشا مدرن در برخورد با بحرانها مانند قصاص در انها، مورد تاکید قرار گرفته است و نوع ارتباطات میان فردی ، عمدتا بر مبنای تقابل میان سنتها انجام شده است نه مستقل از آنها و نیز به طور جدی ناقد آنها نمی باشند از این رو در گفتمان تالیفات این مولف نمی توان ،مفاهیمی که در تحقق یک جامعه ی عقل محور بر مبنای جهان – زیست عقلانی شده می باید مورد جامعه پذیری افراد جامعه قرار گیرند را به طور با اهمیتی تشخیص داد و با توجه به طول این پنج دهه ، تغییرات قابل توجهی در گفتمان تالیفات وی دیده نمی شود.