نام پژوهشگر: بهاره تدین
بهاره تدین محمود قلعه نویی
انسان قسمت اعظم دانش و تجربه خود از جهان هستی را به وسیله دو عنصر فرم و رنگ کسب می کند. از آنجا که رنگ های گوناگون واکنش های احساسی متفاوتی را در ما بر می انگیزند، یکی از ابزارهای مهم در خلق فضا محسوب می شوند. این امر به ویژه در شهر با توجه به گستره وسیعی از فضاها و رفتارها اهمیتی دوچندان می یابد. به کمک رنگ ها می توان زمینه متنوعی از تضادها (کنتراست ها) را در ساعات مختلف روز پدید آورده وبا ایجاد سایه روشن های جدید فضا را متنوع و سر زنده نمود. همچنین با کاربرد صحیح رنگ ها در فضاهای شهری می توان یک الگوی وحدت بخش برای کل شهر تعیین و تعریف کرد و یا اینکه رنگ ها در فضاهای شهری این قابلیت را به افراد می دهند تا به آسانی به تفکیک فضاها بپردازند و بتوانند فضاهای مختلف را از یکدیگر تمیز دهند به عبارتی می توان گفت رنگ ها برای شهروندان حکم نشانه را دارند و موجب ایجاد وضوح و خوانایی شهر می شوند. به همین ترتیب حضور بدون هدف و ناهماهنگ رنگ ها می تواند به افول کیفیت های فضایی منجر شود؛ موضوعی که امروز بیشتر در شهرهای خود با آن مواجه هستیم. حضور طیف گسترده ای از مصالح ساختمانی بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی مکان، عدم نظارت هدفمند از سوی دستگاه های اجرایی و نبود ضوابط مدون و راهگشا در این زمینه و یا وانهادن کامل انتخاب رنگ بناها به عهده افراد، از مهم ترین عوامل ایجاد نابسامانی و ناهماهنگی رنگی در شهرهای ماست. شهر اصفهان نیز با وجود دارا بودن هویت رنگی، امروزه با این مسئله مواجه شده است و در ساخت و سازهای جدید دیگر نمی توان شناسنامه رنگی ویژه ای را مشاهده نمود. در صورتی که با انتخاب صحیح رنگ ها می توان شخصیت تاریخی شهر را حفظ نمود و در عین حال به نیازهای جدید زندگی امروز مردم نیز پاسخ داد؛ که این امر مستلزم حضور و همکاری گروه ها و سازمان های مربوطه و همچنین مشارکت شهروندان می باشد. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت تبیین نقش رنگ، عوامل دخیل در شکل گیری چهره رنگی شهرها و چگونگی انتخاب هدفمند رنگها با توجه به بسترهای موجود. بدین منظور خیابان سپه اصفهان با توجه به سابقه تاریخی، نقش عملکردی و اهمیت آن در ساختار شهر به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه تحقیق مرور متون و اسناد کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است.لازم به ذکر است که برخورد با مسئله رنگ در هر مورد شرایط و مطالعات ویژه خود را طلب می نماید و نمی توان به یک الگو و دستورالعمل کلی در این زمینه دست یافت. بر این اساس فصل دوم پایان نامه مروری کوتاه است بر موضوع رنگ، ویژگیها و آثار مختلف روانشناسی آن بر انسان، همچنین مبانی ادراک و کیفیت محیطی به عنوان اصول لازم در مطالعات طراحی شهری مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل سوم تلاش پژوهشگر بر آن است تا به تبیین تأثیر رنگ در فرایند ادراک محیطی و همچنین نقش رنگ در شهر، فضای شهری و کیفیت های مورد انتظار از آن بپردازد و با توجه به نتایج بررسی نمونه های مطالعاتی در فصل چهارم به همراه نگاهی اجمالی به جایگاه رنگ در فرهنگ و هنر ایرانی بتواند به اصول مناسبی در زمینه به کارگیری رنگ ها دست یابد. این اصول به همراه نتایج حاصل از بخش پنجم (شناخت و تحلیل بستر طرح)، به طراحی و تدوین ضوابط در فصل ششم پژوهش منجر می شود.