نام پژوهشگر: کلثوم میری اصل

نقد آثار مصطفی مستور با تکیه بر «رمان روی ماه خداوند را ببوس»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  کلثوم میری اصل   غلامحسین شریفی ولدانی

چکیده نقد و بررسی متون زمینه ساز رشد و شکوفایی اندیشه های ذهنی دانش پژوهان و ادب دوستان خواهد شد. نقد و بررسی متون ادبی بر اساس نظریه های ادبی معاصر با مشخص کردن سازه ها و مشارک های آثار باعث شناخت و درک بهتر آنان می شود. به همین دلیل بسیاری از متون اعم از نثر و نظم به دست صاحب نظران مورد نقد و تحلیل قرار می گیرد. قرن بیستم سرآغاز تغییری شگرف در زمینه نقد ادبی است. یکی از مباحثی که در این زمان مطرح شد، نگاه به شکل، ساختار و بافت آثار ادبی بود که باعث شکل گیری مکتب ساختارگرایی در حوزه نقد و تحلیل متون ادبی شد. نظریه ساختارگرایی از مهمترین نظریههای ادبی است که به بررسی ساختار ادبیات و شناخت ساختارهای عام در نظام معناداری همانند ادبیات، اسطوره و ... میپردازد. ساختارگرایی نه تنها بررسی شعر، بلکه بررسی داستان را نیز دگرگون ساخت و علم ادبی جدیدی به نام روایتشناسی را بنیان نهاد. روایتشناسی رویکردی نوین و ساختارگرا در مطالعه ادبیات داستانی است، که در پی یافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روایت و نظام حاکم بر انواع روایی و ساختار روایتهاست. متون ادبی از مهمترین گونههای روایت است که ساختارگرایان به تحلیل آنها پرداختهاند. مصطفی مستور از نویسندگان مطرح ادب فارسی در چند سال اخیر است. روی ماه خداوند را ببوس عنوان رمانیست از مصطفی مستور که در سال 1379 به چاپ رسید و در اولین دوره قلم زرین برگزیده بهترین اثر ادبی شده است. در این پژوهش به بررسی ساختاری و محتوایی رمان روی ماه خداوند را ببوس اثر مصطفی مستور پرداخته می شود. در تحلیل ساختاری رمان اساس کار بر پایه نظریه رولان بارت و ژرار ژنت و نظریه کنشی آلجیر داس گراماس از روایت شناسان ساختارگرا است. با توجه به این که رمان به بیان دغدغه ها و شک و تردیدهای فلسفی شخصیت اصلی (یونس) می پردازد و سرشار از نمایه ها و نمادها و نشانه ها است، نظریه بارت درباره روایت را برای تحلیل متن مناسب دانسته ایم. در توضیح و تحلیل مبحث زمان روایت نظریه ژرار ژنت را اساس کار قرار دادیم و تقدم و تأخرهای روایت را نقد و تحلیل کردیم. از آن جا که رمان شامل دو روایت شک یونس در وجود خداوند و اتمام پایان نامه اوست، نابهنگامی زمانی (گذشته نگرو آینده نگر) است که با نظریه ژنت درباره زمان روایت همخوانی دارد. در این پژوهش سطوح روایت، ساختار راوی و روایت گیر در رمان بر اساس نظریات ساختارگرایان بررسی می شود و تقابل های ژرف ساخت و روساخت رمان مورد نقد قرار می گیرد. شخصیت های رمان بر اساس نظریه کنشی گراماس تحلیل می شوند. از آن جا که نظریه گراماس برای تحلیل شخصیت های این رمان جامع نیست- این نظریه بر اساس رمان ها و داستان های کنش محور نوشته شده است و نمی تواند برای تحلیل شخصیت رمان مدرن مناسب باشد - با توجه به دانش برون متنی، شخصیت ها بر اساس نظریه های روانشناسی نقد و تحلیل شدند. مصطفی مستور از نویسندگان پربار چند سال اخیر است. دیگر آثار وی عبارتند از: رمان های: استخوان خوک و دست های جذامی، من گنجشک نیستم و مجموعه داستان های: عشق روی پیاده رو، تهران در بعد از ظهر، من دانای کل هستم، حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه و مجموعه داستان چند روایت معتبر. مصطفی مستور در داستان هایش نگاهی نافذ و عمیق دارد. باطن آثار او عمیقاً دینی است و آن چه او را از دیگران متمایز می کند نگاه اوست نه نحوه روایت وی. عشق، خدا، مرگ، ایمان و نگرانی ها و مشکلات انسان مدرن از جمله مضامین اصلی آثار اوست که به صورت های مختلف بر تمامی آثارش سایه افکنده است.