نام پژوهشگر: مونا ملاصالحی

اشتراک و افتراق بین هنرهای سنتی و هنرهای قدسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1390
  مونا ملاصالحی   زهرا رهبرنیا

خداوند یکتا در ذات هستی خود، زیبایی مطلق است و انسان مخلوق او نیز پیوسته به دنبال این زیبایی خالص بوده و در تمام وجوه زندگیش و از جمله در هنر ؛ که آن را محمل خیال و آرزوهای خویش می داند، در پی آن زیبایی مطلق است. بنابراین دست به خلق هنری مقدس می زند تا از طریق آن " امر قدسی " که تجلیاتی روحانی و الهی در جهان است را به کمک خلاقیتی رمزگونه ، مرئی سازد. در تمدن سنتی که از آغاز زندگی بشر تا شروع رنسانس و عقاید اومانیستی، ادامه داشته است، "هنر قدسی" ، قلب "هنر سنتی" محسوب می گشته است و بسیاری بر این باورند که با به پایان رسیدن دوران سنتی، هنر مقدس نیز تکرار نمی شود. لذا در این تحقیق بنیادی که گردآوری مطالب در آن به روش کتابخانه ای و اسنادی بوده و تنظیم آنها به شیوه ای توصیفی انجام شده ، به معنای حقیقی" امر سنتی و امر قدسی" ، " هنر سنتی و هنر قدسی" پرداخته شده است. نتیجه حاصل از تحقیق نشان می دهد که "امر قدسی" و "سنت" مجموعه هایی عظیم هستند که با یکدیگر همپوشانی های بسیار داشته ، اما به طور مطلق ، منطبق با یکدیگر نیستند و سنت که اغلب دارای منشاء الهی است ، ماهیتی ثابت دارد و در طول قرون و اعصار خمیرمایه زندگی بشر را شکل می داده ، هنری "کاربردی" را ارائه داده و امر قدسی نیز که یک مقوله ارزشی مختص به قلمرو دین است ، هنری "آیینی" و وابسته به مناسک عبادی و معنوی را ارائه می دهد. از وجوه اشتراک این دو هنر می توان به نوع نگاه به زیبایی و طبیعت ، استفاده از بیانی رمز گونه ، داشتن الگوهایی کیهانی و صورتی آرمانی ، فوق فردی بودن و نسبت داشتن با اخلاق و آداب معنوی اشاره کرد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی الگوهای سازنده هنرهای سنتی و قدسی بوده تا هنرمند معاصر نیز بتواند با بهره گیری از آن ها هنری مقدس و رو به کمال را بیافریند. واژگان کلیدی: سنت، امر قدسی، رمزپردازی، الگوی کیهانی، صورت آرمانی ، هنر کاربردی، هنر آیینی