نام پژوهشگر: فرنوش شهرکی جزینکی
فرنوش شهرکی جزینکی مهدی زاهدی
الف: بیان مسئله : امروزه از بیوتکنولوژی میتوان به عنوان یک انقلاب صنعتی جدید نام برد، از آنجا که تحقیقات و توسعه در این بخش مستلزم صرف وقت و هزینه بسیار است، نقش حقوق مالکیت فکری به منظور تضمین سرمایه گذاری های مورد نیاز و ترغیب و تداوم اختراعات ذی ربط امری ضروری تلقی میشود. پیشرفت علوم زیستی و توسعه فناوریهای نوین و کلیدی ناشی از آن بویژه در جریان 30 سال اخیر، حقوق مالکیت صنعتی و بویژه حقوق حق اختراع را با چالشهای قابل ملاحظه ای مواجه کرده است. به عبارت دقیقتر توسعه علم مهندسی ژنتیک و اولین دستکاری های ژنتیکی انسان، حیوان و گیاه موجب عصر نوینی از اختراعات در عرصه ی صنعت در مفهوم عام و زیست فناوری در مفهوم خاص شده که مشخصات منحصر به فرد این قبیل اختراعات، تفکرات سنتی موجود در حقوق را متحول کرده است. با شروع اولین دستکاریهای ژنتیکی بر روی سلول های زنده در سال 1971 که این بار ،محصول بدست آمده نه محصول ناشی از کاربرد یک میکروارگانیسم بلکه خود میکروارگانیسم است، چالشهای حقوقی و نگرانیهای اخلاقی درباره ماهیت و تاثیر کاربرد حقوق مالکیت صنعتی در مهندسی ژنتیک و اختراعات مشتق شده از منابع ژنتیک و دانش سنتی آن مطرح شد.نظام های حقوقی موجود در این زمینه تقسیم می شوند به نظام حقوقی حامی ثبت اختراعات ژنتیکی که بیشتر در کشورهای صنعتی مجری است و نظامی که ثبت اینگونه اختراعات را لازم نمی داند که مورد قبول بسیاری از کشورهای در حال توسعه می باشد. ب: سابقه تحقیق : در متون حقوقی کتاب ثبت اختراع دکتر میرحسینی واختراعات دارویی دکتر صادقی و دو پایان نامه به طور مختصر به این موضوع پرداخته اند.مقالات انگلیسی و فرانسوی زبان در این زمینه نوشته شده است اما تا کنون این موضوع به طور دقیق و مفصل مورد بحث قرار نگرفته است و در حد خلاصه و کوتاه به آن پرداخته شده است. ج: سوالات و فرضیه های تحقیق: 1.آیا می توان از منابع ژنتیک و تغییرات ژنتیکی تحت نظام حقوق مالکیت فکری بالاخص نظام ثبت اختراع حمایت نمود؟ 2.آیا حمایت از منابع ژنتیک در نظام حقوق مالکیت فکری با موازین اخلاقی،اجتماعی و توسعه ی کشورها مطابقت دارد؟ 3.آیا استثنا کردن ثبت منابع ژنتیک در ماده 4 قانون ثبت اختراعات طرح های صنعتی و علائم تجاری سال 86 به نفع اهداف توسعه ای کشور است؟ فرضیه ها : 1.حمایت ازمنابع ژنتیک و دستکاریهای ژنتیکی در قالب نظام حق اختراع مناسب ترین راه برای تامین حقوق مربوط به آن است. 2.حمایت از منابع ژنتیک درنظام حقوق ما لکیت فکری با موازین اخلاقی اجتماعی و توسعه ی کشورهای در حال توسعه مطابقت دارد. 3.به نظر می رسد استثنا کردن ثبت منابع ژنتیک در ماده 4 قانون سال 86 به نفع کشورهای دارای ذخایر از جمله ایران نمیباشد. د: اهداف تحقیق : مطالعه و بررسی اسناد موجود در این زمینه( بررسی اسنادی) و مقایسه تطبیقی از جمله روش های مورد استفاده در این پژوهش خواهند بود. ابتدا به مدد بررسی اسنادی، نظام های حمایتی حاکم بر مسئله مورد نظر مورد مطالعه قرار می گیرند تا شناخت نسبتا جامعی از این نظام ها حاصل گردد و پس از آن با استفاده از روش تطبیقی قوانین کشور ایران(نماینده کشورهای دارای ذخایر ژنتیکی عظیم) و آمریکا(پیشرو در این صنعت و بهره بردار از ذخایر)در زمینه ثبت اختراعات ژنتیکی،حفظ گونه های زیستی وحقوق کشورهای دارای ذخایرژنتیکی و حمایت از منابع ژنتیک مورد مقایسه و تطبیق قرار می گیرند.با مقایسه این قوانین و بررسی حقوقی منابع دیگری چون پروتکل کارتاهینا و اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر و پی تی او ،تریپس نقاط ضعف و قدرت قوانین ملی در زمینه های حمایتی و ثبت اختراعات وحفظ حقوق محیط زیست مشخص شده و راهکارهایی برای رفع این نواقص پیشنهاد می شود.یکی از قوانینی که در این پایان نامه مورد بررسی دقیق قرار میگیرد ماده 4 قانون ثبت اختراعات است.استثنای ثبت اختراعات ژنتیک اگر چه از لحاظ انتقال تکنولوژی و توسعه فناوری به کشور توجیه پذیر است اما از جنبه های دیگر قابل تامل و رسیدگی است. ه: سازمان دهی تحقیق : این تحقیق به دو فصل تقسیم می شود،در فصل اول مباحث کلی در ارتباط با ثبت اختراعات ژنتیک مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل دوم به بررسی قوانین و رویکرد های بین المللی در برابر این اختراعات با تاکید بر قانون ایران وآمریکا پرداخته و در پایان با توجه به مباحث مطرح شده راهکارهایی ارائه می گردد.