نام پژوهشگر: محمدسعید جبل عاملی
مهدی رضایی صدرآبادی مهدی غضنفری
چکیده ندارد.
محمد حسن آبادی مهدی غضنفری
چکیده ندارد.
رضا بنی هاشمیان محمدسعید جبل عاملی
طراحی طرح استقرار برای واحدهای تولیدی و یا غیرتولیدی یکی از مهمترین مراحل ایجاد یک واحد می باشد. فرآیند ایجاد طرح استقرار، نیازمند جمع آوری اطلاعات لازم از منابع مختلف ، پردازش آنها، ارائه طرحهای مناسب و دریافت نظرات و تجدید نظر در محاسبات است . نرم افزارها و آلگوریتمهای زیادی جهت تسهیل و بالا بردن دقت این مراحل ارائه شده اند اما مشکلاتی نظیر، عدم انجام محاسبات اولیه، طراحی، مشکل بودن تهیه اطلاعات مورد نیاز این برنامه ها و بطور کلی نبود دیدگاه سیستماتیک در این نرم افزارها باعث شده است این برنامه ها کمک شایانی در مراحل مختلف طراحی انجام ندهند، مدل توسعه داده شده در این پایان نامه با استفاده از تئوری مجموعه های فازی، تهیه اطلاعات اولیه مورد نظر را تسهیل کرده و با روش سیستماتیک خود، قسمت زیادی از پردازشها و محاسبات ایجاد طرح استقرار را بصورت مکانیزه انجام داده، سپس طرحهای استقرار پیشنهادی را تولید می نماید. یک برنامه کامپیوتری که اساس آن بر بانکهای اطلاعاتی رابطه ای استوار است این مدل را به کمک الگوریتم ژنتیک حل می نماید.
مهدی رضایی صدرآبادی مهدی غضنفری
هدف از این تحقیق بررسی نحوه عملکرد سیستم mrp و ارائه یک سیستم برنامه ریزی تولید می باشد به نحوی که در برابر عدم قطعیت نسبت به اطلاعات ورودی (تقاضا و تامین) مقاومتر بوده و عملکرد بهتری داشته باشد.در این تحقیق نحوه عملکرد سیستم mrp در شرایط عدم قطعیت(فازی) نسبت به تقاضا و تامین مورد بررسی قرار گرفته و نسبت به سیستم mrp کلاسیک مقایسه شده است.
حسن جان بزرگی محمدسعید جبل عاملی
چرخش در مفهوم اطلاعات بعنوان منبعی استراتژیک، بنیان پیرایش فرضیه و برنامه ریزی استراتژیک گردیده است. سیستم اطلاعات استراتژیک ایجاد زمینه اطمینان بخش برای ادامه زندگی و فعالیت سازمان در آینده نزدیک است. این سیستم هدفها، فرآورده ها و روابط درونی و بیرونی سازمان را از بنیان دگرگون ساخته و روش انجام کسب و کار را تغییر میدهد. سیستم اطلاعات استراتژیک می تواند سازمان را در مبارزه های رقابتی به روشهای گوناگون کمک کند.در رابطه با این تحقیق و بکارگیری سیستم اطلاعات استراتژیک از روش تحقیق بر اساس مطالعات و تحقیقات کتابخانه ای بهره گرفته شده است و با طرح مطالعه موردی با بکارگیری فاکتورهای بحرانی موفقیت به ارزیابی وضعیت شرکت اسکان تهران با استفاده از روش لیکرت پرداخته شده است و با توجه فاکتورهای مذکور، سیستم اطلاعاتی یکپارچه ای برای شرکت مذکور پیشنهاد شده است.
محسن چشم براه محمدسعید جبل عاملی
((فرآیند جریان و انبارش کالا))عمده ترین بخش عملکرد فیزیکی یک شبکه توزیع کالا بحساب می آید طوریکه در هیچیک از شبکه های توزیع کالا و خدمات نمی توان این فرآیند را با سعی و خطا به پیش برد. بکارگیری غیر اصولی جریان و انبارش کالا به تحمیل هزینه های سنگین بر کل شبکه توزیع و در نتیجه بر عوامل درگیر با شبکه همانند تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و عمده فروشان منجر شده، افزایش قیمت تمام شده کالا و کاهش رضایتمندی مشتری نهایی و نیز افول ارزش زنجیره عرضه از نظر وی را در پی خواهد داشت. در پروژه حاضر مقایسه الگوهای مختلف جریان و انبارش بوسیله سنجه ((هزینه کل شبکه توزیع)) انجام شده و الگوی بهینه، الگوی دارای کمترین هزینه کل شبکه توزیع مشتمل بر هزینه هایی همچون هزینه ((حمل و نقل))، هزینه ((اجاره انبار))، هزینه ((انبارداری)) و هزینه ((افت بار)) ناشی از حمل و نقل و نیز انبارش کالا قلمداد شده است. برای یافتن الگوی بهینه جریان و انبارش در دوحالت مختلف دو مدل ریاضی ((خطی مخلوط با اعداد صحیح)) ارایه شده که یکی از آنها به حالت ((چندکالایی)) تعمیم یافته است. محور اصلی این پروژه را یک مطالعه موردی (شبکه توزیع طرح حکمت سازمان اتکا) تشکیل می دهد و اولین مدل ریاضی ارایه شده در پروژه نیز برای حل مساله مربوط به این شبکه توزیع خاص تدوین گردیده است. مدل ریاضی شماره دو بر اساس فرضیاتی جدا از فرضیات مدل اول و برای یک شبکه توزیع دو مرحله ای تدوین شده، سومین مدل ریاضی نتیجه توسعه ((مدل شماره دو)) به حالت چند کالایی است. مدلهای یاد شده در بسته نرم افزاری لینگو (lingo) برنامه نویسی شده، بوسیله مسایل نمونه تست شده اند. بویژه مدل شماره یک برای یکی از اقلام کالای طرح حکمت اجرا شده است. هر یک از سه مدل ریاضی ارایه شده ممکن است در مورد هر شبکه توزیع کالای مشابه دیگر اعم از شبکه های توزیع فروشگاههای زنجیره ای، غلات، سوخت، خودرو و پاره ای از کالاهای وارداتی قابل بکارگیری باشد.
علی اکبر رامشگ محمدسعید جبل عاملی
دراین تحقیق تلاش بر این بوده تا ارتباط بین دو مقوله برنامه ریزی استراتژیک و مهندسی مجدد مشخص شده و با توجه به مقالات و پروژه های مرتبط، این ارتباطات در قالب یک مدل منسجم و تلفیقی- با توجه به اهداف بیان شده - ارائه گردد که در واقع توسعه یافته مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون برای سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی می باشد که دارای چهار بخش ذیل می باشد:1-مدل برایسون.2-متدولوژی مهندسی مجدد.3-ایجاد نگرش، شناسایی مسائل و ارائه راه حلهای راهبردی.4-متدولوژی تغییر سازمان.
علیرضا میرمحمد صادقی محمد سعید جبل عاملی
در این پایان نامه ضمن بررسی سیر تحولات مهندسی ارزش و مدیریت ارزش و نیز مدیریت پروژه با مدلی یکپارچه به منظور ادغام فرایندهای مهندسی ارزش و مدیریت پروژه ارائه شده است. اساس کار این مدل مدیریت پروژه با رویکرد مهندسی ارزش است که با نام اختصاری vepm معرفی شده است. این مدل در سه سطح مختلف در طول عمر پروژه از مطالعات امکان سنجی ، طراحی مفهومی و تفصیلی و نیز اجرا و بهره برداری طراحی شده است و در هر یک از این سطوح پیشنهاد برگزاری سه مرحله کارگاه اجرایی مهندسی ارزش را با عناوین کارگاه تحلیل عملکرد ، کارگاه تحلیل ارزش و کارگاه کنترل ارزش دارد. در مدل ادغامی هر یک از این کارگاهها با هدف خاصی دنبال می شود و خروجی های خاص خود را دارد. در انتها مدل ادغامی در دو طرح عمرانی بزرگ بکار گرفته شده و نتایج مطالعات ارائه شده است.