نام پژوهشگر: شیما زارع
شیما زارع محمدرضا میرزایی نژاد
نرخ ارز از متغیرهای مهم و کلیدی اقتصاد می باشد که تغییرات آن تاثیر زیادی بر متغیرهای اقتصاد دارد. تضعیف ارزش پول و تاثیر آن بر تراز تجاری از مباحث مهم و چالشی می باشد. نظریه سنتی که مدافع اثرگذاری مثبت تضعیف ارزش پول داخلی بر تراز تجاری می باشد، مورد تایید شواهد و تجربیات کشورها حداقل در کوتاه مدت نمی باشد. این تحقیق با استفاده از رویکرد خودرگرسیونی برداری (var) به دنبال بررسی نحوه عکس العمل و پویاییهای تراز تجاری ایران با چین نسبت به تغییرات نرخ واقعی موثر ارز (یوان-ریال) طی دوره 87-79 بصورت فصلی می باشد. نتایج تخمین حاکی از آن است که فرضیه منحنی j شکل بین تراز تجاری ایران و چین مورد تایید قرار می گیرد. به این ترتیب که واکنش تراز تجاری نسبت به افزایش نرخ ارز، در کوتاه مدت منفی و در بلندمدت مثب می باشد. یعنی شوک مثبت در لگاریتم متغیر نرخ ارز واقعی بین ایران و چین در دوره اول باعث کاهش حدود 10 درصد در تراز تجاری گردیده و این اثر منفی تا دوره پنجم ادامه و در این دوره به بیشترین مقدار خود که حدود 20 درصد است می رسد ولی از این دوره به بعد تراز تجاری رفته رفته بهتر می گردد؛ بطوریکه در دوره پانزدهم (حدود سه سال و نیم) اثرات تجمعی شوک یک انحراف معیاری در نرخ ارز واقعی بر تراز تجاری به صفر می رسد و بعد از دوره پانزدهم اثر شوک مثبت در نرخ ارز واقعی به علت تعدیل وارد کنندگان و صادر کنندگان مثبت می شود که مطابق با مبانی نظری مدل است و در دوره بیستم اثرات تجمعی شوک مذکور بر تراز تجاری موجب بهبود 10 درصدی تراز تجاری نیز شده است که در دوره بیستم شاهد بیشترین اثر مثبت شوک مذکور بر تراز تجاری هستیم.