نام پژوهشگر: آسیه موسی لو
آسیه موسی لو مهدی حقیقی کفاش
چکیده دانش در یک سازمان عبارت است از واقعیت یا موقعیت دانستن چیزی به همراه آگاهی و فهم که از طریق تجربه، مطالعه، اکتشاف و ارتباط ذهنی بدست آمده و به شکل های مختلف ثبت شده باشد. و هدف مدیریت دانش، شناسایی، کسب، سازماندهی و ذخیره سازی و انتقال دانش مناسب به منظور بهبود و تغییر ادراکات و عملکرد کارکنان سطوح مختلف سازمان در زمان مناسب می باشد که از این طریق می توان ضمن پشتیبانی و کمک به سازمان در حل مسئله، یادگیری پویا و تصمیم گیری مناسب، از خروج دارایی های فکری و ذهنی از سازمان به هنگام ترک عاملان دانش جلوگیری کرد. توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی شغل به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و همچنین فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصتها برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی های افراد امری ضروری است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه انتقال دانش با احساس توانمندسازی شناختی و رفتاری کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی می پردازد. سوال اساسی که محقق را بر آن داشت تا این تحقیق را انجام دهد این بود که :"آیا بین انتقال دانش و توانمند سازی شناختی و رفتاری کارکنان سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؟" برای بررسی این سوال به بررسی شاخص های مدیریت دانش و توانمندسازی پرداخته شد که بعد از بررسی عوامل و مدل های مختلف، مدلی از ترکیب انتقال دانش و مدل توانمندسازی توماس و ولتهاوس و مدل توانمندسازی رایلی و بنتلی و لین ساخته شد. بر اساس این مدل به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته شد. از آنجائیکه بهترین منبع موجود برای پاسخ به سوالات استفاده از نظر کارکنان دانشگاه بود، لذا بر اساس روش نمونه گیری تصادفی از بین آنها نمونه آماری انتخاب گردید و در نهایت 140 پرسشنامه جمع آوری گردید، برای آزمون فرضیات از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده گردیده و نتایج این آزمونها بیانگر این بود که بین انتقال دانش و توانمندسازی شناختی و رفتاری کارکنان سازمان ارتباط معناداری وجود دارد. در پایان بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها، پیشنهاداتی در خصوص انتقال دانش و توانمندسازی ارائه شده است. واژگان کلیدی: توانمندسازی، توانمندسازی شناختی، توانمندسازی رفتاری