نام پژوهشگر: حسین دهقانی فارسانی
حسین دهقانی فارسانی محمد اسماعیل انصاری
در اقتصاد دانش محور، دانش به عنوان ثروتی جدید برای شرکت ها در نظرگرفته می شود. دانش عملکرد سازمانی را بهبود می بخشد و باعث ایجاد خلق ارزش و مزیت رقابتی برای شرکت ها می شود. به همین علت سازمان ها تمایل زیادی در بکارگیری برنامه های مدیریت دانش از خود نشان می دهند. اما بسیاری از این فعالیت های سازمانی برای اجرای برنامه های مدیریت دانش با شکست مواجه شده اند. پیش نیازهای ضروری برای تحقق هر چه اثربخش تر این برنامه ها، توانمندی های مدیریت دانش در سازمان ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی تأثیر توانمندی های مدیریت دانش به عنوان متغیرهای مستقل بر اثربخشی سازمانی به عنوان متغیر وابسته است. در این پژوهش توانمندی های مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی بر اساس الگوی گلد، مالهوترا و سگارس است. توانمندی های مدیریت دانش شامل توانمندی های زیربنایی (فرهنگ، ساختار و فناوری) و توانمندی های فرآیندی (کسب دانش، تبدیل دانش، کاربرد دانش و حفظ دانش) می باشد. سنجش اثربخشی سازمانی نیز بر اساس سه معیار نوآوری، انطباق پذیری و کارایی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان و مدیران رسمی شرکت گاز استان چهارمحال و بختیاری در سال های 90- 89 بوده است. روش گردآوری مطالب نظری کتابخانه ای و داده های آن از طریق پرسشنامه ی استاندارد به دست آمده است. با انجام پیش آزمون پایایی پرسشنامه 986/0 برآورد گردید و تعداد نمونه آماری 102 نفر تعیین گردید. از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرضیه ی اصلی پژوهش تایید شده و رابطه ی خطی بین توانمندی های مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی معنا دار می باشد. توانمندی فرآیندی تأثیر بیشتری نسبت به توانمندی زیربنایی بر اثربخشی داشته است. از بین توانمندی های زیربنایی، ساختار و از بین توانمندی های فرآیندی، تبدیل دانش بر اثربخشی سازمانی تآثیر معناداری نداشته اند. میزان توانمندی های زیربنایی و توانمندی های فرآیندی متوسط ارزیابی گردید و لذا اجرای اثربخش مدیریت دانش منوط به تقویت توانمندی های مدیریت دانش می باشد.