نام پژوهشگر: مهران السادات خاتمی
مهران السادات خاتمی شهرام گیل آبادی
مفهوم ناخودآگاه جمعی ، بیش از یک قرن است که مورد پژوهش علمی قرار گرفته است. ناخودآگاه جمعی برای اولین بار از سوی کارل گوستاو یونگ مطرح شد و منظور او ، آن بخش از روان انسان هاست که به دلیل زیستِ طولانی مدت در کنار یکدیگر به صورت مشترک شکل گرفته و از نسلی به نسلی دیگر قابل انتقال است. یکی از عناصر تشکیل دهنده ی ضمیر ناخودآگاهِ جمعی، کهن الگوها هستند. کهن الگوها به مفاهیمی اطلاق می شوندکه از مواجهه ی انسان با پدیده های پیرامونش شکل گرفته و در طی قرن ها و هزاره ها قوام یافته و تعریف ثابت و مشخصی پیدا کرده است.یکی از این کهن الگوها، کهن الگوی قهرمان است که در عرصه ی درام نیز مفهومی شناخته شده دارد. بر اساس نظریه ی کهن الگویی ِ یونگ، در حوزه ی درام نویسی، الگوهایی شکل گرفته است؛ یکی از این الگوها، ساختار اسطوره ای فیلمنامه نام دارد. این رساله تلاش می کند با بررسی ساختار مزبور ، نشان دهد چگونه یک هنرمند می تواند با بهره گیری از نیروی نهفته در کهن الگوها ، به ویژه کهن الگوی قهرمان، اثر خود را قوت بخشد. به عنوان نمونه ی مطالعاتی، سه فیلم تلویزیونی در ژانر جنگی مورد بررسی قرار گرفته اند.