نام پژوهشگر: مهناز حبیبی ویشته
مهناز حبیبی ویشته سید حسن شبیری زنجانی
در این پایان نامه که مشتمل بر سه فصل است درپی بررسی حقوق اخلاقی پدید آورندگان آثار فکری و نیز مطالعه ی مبانی آن هستیم.اعطای حقوق اخلاقی مانند حق انتساب ،حق تمامیت اثر،حق افشای اثر و حق استرداد اثر به پدیدآورندگان آثار فکری راهی برای حمایت گسترده از پدیدآورندگان است. مهم ترین مبنای حقوق اخــلاقی ، نظریه شخصیت است که بر اساس آن اثر فکری بخشی از شخصیت پدید آورنده محسوب می شود. مبنای دیگر حقوق اخلاقی ، حمایت از شهرت پدید آورنده است.تامین حقوق اخلاقی سبب حفظ شاکله ی کلی اثر و همچنین صحت انتساب اثر به پدیدآورنده می شود و پدید آورنده برجسته ای که آثار تحسین بر انگیزی را خلق نموده است ، از طریق نشر عمومی آثار خود به شهرت دست پیدا می کند. حفظ منافع عمومی جامعه و ایجاد فضای صادقانه جهت بازا ر آثار فکری مستلزم رعایت حقوق اخلاقی هم چون تمامیت اثر و حق انتساب می باشد.همچنین محترم شمردن پدیدآورندگان آثار فکری و نیز ارتقای سطح زندگی آنها از لحاظ اجتماعی و اقتصادی جز از راه حمایت از حقوق اخلاقی آنها میسر نیست.کشورهای دارای نظام کپی رایت با توجیه اینکه حمایت از حقوق اخلاقی سلطه ی دارنده اثر را کاهش می دهد و از این رهگذر ، از حجم سرمایه گذاری در این زمینه کاسته می شود و خلق آثار فکری در سطح جامعه کاهش می یابد، از قبول حقوق اخلاقی به طور موسع سرباز می زنند.همچنین کشورهای دارای نظام کپی رایت بر این باورند که در کشورهایشان نیازی به تدوین قوانین در زمینه ی حقوق اخلاقی ندارند چرا که این حقوق را از طرق دیگر مانند قوانین منع رقابت غیر منصفانه ،حفظ حریم خصوصی و یا منع استفاده از ریشه و مبدا نادرست برای کالا و خدمات حمایت می کنند.
مهناز حبیبی ویشته حسن شبیری
اعطای حقوق اخلاقی مانند حق انتساب ،حق تمامیت اثر،حق افشای اثر و حق استرداد اثر به پدیدآورندگان آثار فکری راهی برای حمایت گسترده از پدیدآورندگان است. مهم ترین مبنای حقوق اخــلاقی ، نظریه شخصیت است که بر اساس آن اثر فکری بخشی از شخصیت پدید آورنده محسوب می شود. مبنای دیگر حقوق اخلاقی ، حمایت از شهرت پدید آورنده است.تامین حقوق اخلاقی سبب حفظ شاکله ی کلی اثر و همچنین صحت انتساب اثر به پدیدآورنده می شود و پدید آورنده برجسته ای که آثار تحسین بر انگیزی را خلق نموده است ، از طریق نشر عمومی آثار خود به شهرت دست پیدا می کند. حفظ منافع عمومی جامعه و ایجاد فضای صادقانه جهت بازا ر آثار فکری مستلزم رعایت حقوق اخلاقی هم چون تمامیت اثر و حق انتساب می باشد. محترم شمردن پدیدآورندگان آثار فکری و نیز ارتقای سطح زندگی آنها از لحاظ اجتماعی و اقتصادی جز از راه حمایت از حقوق اخلاقی آنها میسر نیست.کشورهای دارای نظام کپی رایت با توجیه اینکه حمایت از حقوق اخلاقی سلطه ی دارنده اثر را کاهش می دهد و از این رهگذر ، از حجم سرمایه گذاری در این زمینه کاسته می شود و خلق آثار فکری در سطح جامعه کاهش می یابد، از قبول حقوق اخلاقی به طور موسع سرباز می زنند. کشورهای دارای نظام کپی رایت بر این باورند که در کشورهایشان نیازی به تدوین قوانین در زمینه ی حقوق اخلاقی ندارند چرا که این حقوق را از طرق دیگر مانند قوانین منع رقابت غیر منصفانه ،حفظ حریم خصوصی و یا منع استفاده از ریشه و مبدا نادرست برای کالا و خدمات حمایت می کنند.