نام پژوهشگر: طاهره زارع بنادکوکی
طاهره زارع بنادکوکی قدرت الله خیاطیان
چکیده یکی از پرمخاطره ترین مسائل در تاریخ اندیشه های کلامی مسئله کلام خداوند است. متکلمان مسلمان، نخست تحت تاثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر و سپس در مواجهه با اندیشه های مسیحی درباره تثلیث و فلسفه یونان، مسئله صفات را عرضه کردند. پس از آن برمبنای تلقی های متفاوت از صفات الهی، اختلافات و مشاجراتی درباره متکلم بودن خدا بوجود آمد. به اعتقاد معتزله، کلام از صفات فعل خدا و حادث و مخلوق در محل است. معتزله تحت تاثیر آموزه های یهودی و اندیشه های فیلو اسکندرانی، قرآن را کلامِ مخلوقِ خدا می دانند که در هوا یا جای دیگر آفریده شده است؛ و معتقدند آنچه امروز در دست بشر است تنها حکایتی از کلام اصلی خداست. درمقابل، اهل حدیث و حنابله کلام را صفتی قائم بذاتِ خدا و قدیم تلقی می کنند. به اعتقاد حنابله بین الدَفتَین همان کلام غیرمخلوق خدا است. ابن کُلاب نیز کلام الهی را از صفات ذات تلقی می کند اما اشاره می کند که این کلام هرگز در دسترس بشر قرار نگرفته و حروف و کلمات عربی یا عبری تنها رسم این کلامِ ازلی اند. در این میان اشاعره تحت تاثیر اندیشه های حنبلی و کُلابی نظریه جدیدی ارائه می دهند. به اعتقاد اشاعره کلام خداوند حروف و اصوات نیست بلکه معنا و حقیقتی است که در ذات خداست و کلام نفسی نام دارد. قرآن و سایر کتب وحیانی وجود لفظیِ آن حقیقت واحداند. بنابراین کلام خدا غیرمخلوق و قدیم است. بر مبنای نظریه اشاعره قرآن حکایت لفظیِ کلام نفسی و حقیقی خداست. با توجه به دیدگاه های متکلمان مسلمان درباره کلام خدا می توان گفت در طول تاریخ این مسئله دغدغه بسیاری از متفکران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورت های متفاوتی به خود گرفته؛ اما ماهیت و حقیقت آن همچنان در پرده ابهام است.