نام پژوهشگر: ریوف محمدی
ریوف محمدی خلیل غلالمی
چکیده باورهای معرفت شناختی معلمان باورهای ست درباره ماهیت و توجیه دانش انسان که شامل ابعاد؛ مطلق دانسـتن دانش، فرایند یادگیری، ساده دانسـتن دانش، ثابـت بودن دانـش و تلاش برای یادگیـری است. مدیریت کلاس نیز به اقدامات صورت گرفته برای خلق و نگهداری محیط یادگیری اثربخش برای دستیابی به اهداف آموزش اشاره دارد.که شامل رویکرد مدیریت کلاسی مداخله گر و غیرمداخله گر است. هدف اصلی از این پژوهش بررسی ارتباط بین باورهای معرفت شناختی معلمان ابتدائی و ارتباط آن با مدیریت کلاس بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی سال 89-90 آموزش و پرورش ناحیه 1و 2 که 1187 نفر است بود. که 291 نفر بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری باورهای معرفت شناختی «پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر» و برای بخش مدیریت کلاس از «پرسشنامه مدیریت کلاس» استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمون خی دو، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون آنوای یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و مدیریت کلاس همبستگی معنی داری وجود دارد و معلمان مقطع ابتدائی شهر سنندج به طور کلی باورهای معرفت شناختی خام و گرایش به رویکرد مدیریتی کلاسی مداخله گر دارند. نتایج نشان دادکه بین مولفه های مطلق دانش و فرایند یادگیری و ثابت بودن دانش با مدیریت کلاسی مداخله گر همبستگی وجود دارد در حالی، که با مدیریت کلاسی غیر مداخله گر همبستگی وجود ندارد. همچنین بین مولفه های سادگی دانش و تلاش برای یادگیری با مدیریت کلاسی مداخله گر و غیر مداخله گر هیچ رابطه ای مشاهده نشد. نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه های فرایند یادگیری، تلاش یادگیری، و سادگی دانش به طور معنی داری مدیریت کلاسی معلمان را پیش بینی می-کند.که مولفه فرایند یادگیری بیشترین قدرت پیش بینی و مولفه تلاش برای یادگیری ضعیف ترین پیش بینی کننده است. بین نگرش معلمان نسبت به باورهای معرفت شناختی و مدیریت کلاس بر اساس جنسیت و تجربه تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد. واژگان کلیدی: معرفت شناسی، معرفت شناختی شخصی، باورهای معرفت شناختی، مدیریت کلاس، رویکرد مداخله گر، رویکرد غیرمداخله گر