نام پژوهشگر: احسان نظرزاده
احسان نظرزاده هاشم هاشم نژاد
احساس تعلق خاطر به مکان در بافت قدیم همواره مهم ترین عامل برای دوام پایداری آن، چه به لحاظ کالبدی و فعالیتی و چه از نظر معنایی و خاطره ای بوده است. هنگامی که فضای عمومی و وجود آن از حافظه جامعه پاک شود، دیگر مکانی برای تعامل چهره به چهره، حتی به صورت آنی و زودگذر وجود نخواهد داشت و برخورد شهرنشینان با یکدیگر تنها در مکان هایی میسر خواهد شد، که فاقد کارکرد جامعه ای یک فضای عمومی اند. مکان، فضایی است هویت ساز، نسبی و تاریخی که هرگز به طور کامل از میان نمی رود و نامکان هیچ گاه به طور کامل تحقق نمی یابد . جاده ها و مسیرهای فضای گذار نیز حکم مکان را می یابند؛ مکان هایی خاطره ای که در آن، محیط خود را نشان می دهد. جاده ها و مسیر های مهمی همانند جاده ابریشم نمونه ای از این بازنمود هستند و نفوذپذیری محدوده ها را کنترل می کنند و بر تفکیک فضایی صحّه می گذارند، در عین حال که امکان گذار فیزیکی یا بصری افراد را نیز فراهم می سازند. به همین منظور در این رساله به بررسی نقش و تاثیرات جاده ابریشم در شکل گیری و رشد شهر تبریز(از شهرهای تاریخی ایران) در حوزه تاریخی و بازشناسی آن در دوره های مختلف تاریخی خواهیم پرداخت، تا اینکه بتوانیم از نشانه های بدست آمده از آن در طراحی استفاده کنیم. اهمیت این بررسی از آنجا ناشی می شود که جاده ابریشم مسیر مهم گسترش تمدن باستانی چین به غرب و پل مهم تبادلات اقتصادی و فرهنگی شرق و غرب بوده است. به گونه ای که از این جاده به عنوان مسیر گفتگوی تمدن های شرق و غرب نامیده می شود. امروزه نیز با گذشت چندین سده از تاریخ این جاده شاهد حضور و تاثیرات آن در شهرها در قالب نشانه های بر جای مانده هستیم. به نظر می رسد همان طور که وجود چنین مسیرهایی در شهرهای قدیم، با نقش نشانه ای، نشان دهنده جهات اصلی بود، نقش خاطره ای آنها همانند یک رشته ذهنی- خاطره ای «همواره ادامه یافته و امروزه نیز می توان با تعریف دوباره فضای پیرامون آنها و یا حتی تغییر سایت عبوری این مسیرها به مفهوم معاصر خود، به احیای این نظام دیرین و نمادین در عین تقویت «حس مکان» «خاطره جمعی» پرداخت.