نام پژوهشگر: علیرضا تقوی کوتنایی
علیرضا تقوی کوتنایی عصمت اسماعیلی
چکیده : در میان آثارادبی به جای مانده از تمدن های بشری، داستان بخش زیادی را به خود اختصاص داده است. هر داستان نوشته شده در زمان حال یا گذشته،در خود دارای عناصری است که هر یک از این عناصر در موفقیّت و یا عدم موفقیّت یک داستان نقش به سزایی دارد . داستان ویس و رامین از جمله داستانهای کهن زبان فارسی است که دارای برخی عناصر داستانی قوی است . به همین خاطر هدف این رساله بر این استوار گشت که این داستان از منظر عناصر داستانی مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد تا نقاط ضعف وقوّت آن باز نموده شود. لذا در بررسی عناصر داستانی آن نتیجه چنین شد که الگوی پیرنگی و داستانی در حوادث و وقایع داستان به خوبی دیده می شود . محوریت اصلی شخصیّت ،با ویس است . بقیه ی اشخاص اصلی وفرعی در مدار زندگی او می چرخند.اشخاص داستان با گفتار و رفتاروجدال های خود حوادث داستان راخلق می کنند. همچنین اگر جادو وطلسم را از داستان دور کنیم ،حقیقت مانندی داستان بسیار قوی و پذیرفتنی می گردد . داستان به شیوه ی دانای کلی روایت می شود . راوی بیرون داستان ناظر براعمال و رفتار وگفتار اشخاص داستان است و آنها را گزارش می دهد . اشخاص یا در جدال با شخصیّت مقابل مشغول گفت وگو هستند یا با تک گویی درونی و گفت وگوی نمایشی به بازگویی درونیات خود می پردازند . از لحن برخاسته از واژگان درگفتار اشخاص،حالاتی چون عشق ورزی ، ابراز محبّت و... دیده می شود و از طریق آن می توان به جایگاه اجتماعی اشخاص و روحیات آنها درداستان پی برد . صحنه پردازی از طریق توصیف محیط داستان و تشریح وقایع درنهایت دقّت و تیزبینی و با طرح مسایل روانی در وصف شخصیّت ها با کیفیّتی بسیار بالا انجام گرفته است . فضا وحال وهوای برخاسته از لحن کلام و صحنه پردازی ها در داستان بسیار متنوع وگوناگون است . حال وهوایی از شادی ، حسرت ، غم واندوه و... درسراسر داستان موج می زند. بالاخره تفکّر حاکم بر داستان (درونمایه) بر این است که زندگی باید در تمام اجزای خود دارای توازن باشد . کلید واژه ها : ویس و رامین ، فخرالدین اسعد گرگانی ، داستان و عناصر داستان