نام پژوهشگر: علی شفیعی
علی شفیعی احمد اکبری
این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر اشتغال ( تقاضای نیروی کار ) بخش کشاورزی استان سیستان و بلوچستان برای دوره زمانی ???? – ???? می پردازد. اشتغال بخش کشاورزی استان را تابعی از ارزش افزوده سطح زیرکشت و موجودی سرمایه در نظر گرفته است و از یک مدل لگاریتمی با استفاده از روش همگرایی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی گسترده (ardl) برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج تخمین آزمون ardl بیانگر این مطلب می باشد که افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی در کوتاه مدت و بلند مدت ( با فرض ثابت بودن سایر شرایط ) باعث افزایش اشتغال بخش کشاورزی استان شده است. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با فرض ثابت بودن سایر شرایط، متغیر سطح زیرکشت در کوتاه مدت و بلندمدت اثری مثبت و معناداری روی اشتغال بخش کشاورزی استان دارد. اشتغال بخش کشاورزی نسبت به متغیرها ی ارزش افزوده بخش کشاورزی و سطح زیر کشت، کم کشش است، بطوریکه با یک درصد افزایش در ارزش افزوده بخش کشاورزی یا سطح زیر کشت با فرض ثابت ماندن سایر شرایط، در بلند مدت تقاضای نیروی کار به ترتیب معادل 27/ 0 و ?? /? درصد افزایش می یابد. افزون بر آن نتایج نشان می دهد که در بلند مدت سرمایه بخش کشاورزی استان تاثیر منفی و معناداری بر اشتغال بخش کشاورزی استان دارد. به عبارتی سرمایه بخش کشاورزی در بلندمدت جانشین نیروی کار این بخش می شود. متغیر دامی برای سالهایی که در استان خشکسالی اتفاق افتاده بر اشتغال این بخش اثر منفی داشته و از لحاظ آماری معنادار شده است. نتایج ecm نشان می دهد که سرعت تعدیل نسبتا بالاست و نشان دهنده وجود رابطه بلندمدت معنی دار بین متغیرهای الگو می باشد. اگر هر گونه شک یا عدم تعادل در تقاضای نیروی کار ایجاد شود دوباره به تعادل برخواهد گشت. از آنجا یی که کشش اشتغال نسبت به افزایش سطح زیر کشت تاثیرگذاری بیشتری دارد لذا سیاست یا ابزار سیاستی برای کاهش نرخ بیکاری از طریق افزایش سطح زیرکشت امکان پذیر است.