نام پژوهشگر: فاطمه عرب مختاری
فاطمه عرب مختاری مصطفی شریف
یکی از روش ها و ابزارهای مهمی که به طور معمول برای افزایش بهره وری کارکنان و اثربخشی فعالیت های سازمان ها مورد تاکید قرار می گیرد، ایجاد زمینه های مناسب جهت جلب مشارکت آنان و ایجاد یک نظام مدیریت مشارکتی در درون سازمان ها می باشد. ایجاد یک نظام مدیریت مشارکتی در سازمان ها مستلزم برنامه ریزی دقیق و شناخت ویژگی های کارکنان و ارزیابی دقیق میزان انگیزه مشارکت سازمانی و عامل های اثرگذار بر آن می باشد. در این پژوهش عامل های اثرگذار بر انگیزه مشارکت کارکنان بر اساس نظریه انتظار، شامل ارزش، انتظار و سودمندی نتیجه ها بررسی گردیده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش 147 مدیر و 1013 کارشناس(در مجموع 1160 نفر) شاغل در اداره های آموزش و پرورش در سال 1390 را در بر گرفته است. نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم به صورت تصادفی 280 نفر انتخاب گردیده است. برای گردآوری اطلاعات از یک پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شده است که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن 94/0 برآورد گردیده و اعتبار محتوایی آن از طرف پنج نفر از استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان و دو نفر از کارشناسان آموزش و پرورش مورد تایید قرار گرفته است. به منظور پاسخ به سوال های پژوهش، از آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس و روش مدل سازی معادله های ساختاری استفاده گردیده است. یافته ها نشان داده است که نظریه انتظار می تواند انگیزه مدیران و کارشناسان آموزشی استان اصفهان را روشن تر بیان کند. نتیجه-ها نشان داده است که ارزش، انتظار و سودمندی نتیجه ها به میزان بالایی بر انگیزه مشارکت افراد در برنامه ریزی آموزشی اثرگذار بوده است. همچنین نشان داده است که تفاوت معنادار بین مدیران و کارشناسان آموزشی در هیچ کدام از سه متغیر وجود ندارد؛ بر حسب جنسیت بین ارزش و انتظار تفاوت معنادار بوده است؛ بر حسب سطح تحصیل بین ارزش و سودمندی نیز تفاوت معنادار بوده است؛ بر حسب سابقه خدمت بین انتظار و سودمندی تفاوت معنادار بوده است و بر حسب منطقه خدمت نیز تنها متغیر انتظار تفاوت معنادار داشته است. از همین رو پیش نهاد می شود برای بالابردن انگیزه افراد باید بر عامل های ارزش، انتظار و سودمندی نتیجه ها تمرکز کرد.
فاطمه عرب مختاری ناصر بهروزی
چکیده در این پژوهش مدل روابط برونگرایی و احساس تنهایی با بهزیستی ذهنی با میانجیگری احساس پیونداجتماعی بررسی شده است. فرض شده است که علاوه بر روابط غیر مستقیم که بین این متغیرها وجود دارد، احساس پیوند اجتماعی روابط برونگرایی و احساس تنهایی با بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند. تعداد 365 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیت نئو (neo-ffi)، مقیاس تجدید نظر شده احساس تنهایی(usli)، مقیاس تجدید نظر شده احساس پیوند اجتماعی (scs) و مقیاس های بهزیستی ذهنی شامل پرسشنامه ی عاطفه مثبت و منفی (panas) و پرسشنامه ی رضایت از زندگی (swls) پاسخ دادند. در این پژوهش برای بررسی فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. شاخص های برازش مدل نشان داد که داده ها به خوبی با مدل برازش دارند و هم چنین، نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد برونگرایی و احساس پیوند اجتماعی به طور مثبت و معنی داری با بهزیستی ذهنی رابطه دارند. در حالی که احساس تنهایی به طور منفی و معنی داری با بهزیستی ذهنی رابطه دارد. هم چنین، برونگرایی به طور مثبت و معنی داری با احساس پیوند اجتماعی و احساس تنهایی به طور منفی و معنی داری با احساس پیوند اجتماعی رابطه دارد. در عین حال، احساس پیوند اجتماعی رابطه برونگرایی و احساس تنهایی با بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند. کلید واژه ها: برونگرایی؛ احساس تنهایی؛ احساس پیوند اجتماعی؛ بهزیستی ذهنی؛ مدل سازی معادلات ساختاری