نام پژوهشگر: معصومه خواجوی
معصومه خواجوی حسن فروغی
چکیده: مونتسکیو به عنوان یک متفکر متعهد قرن هجدهم، خود را ملزم به یاد آوری زشتی های جامعه ی آن زمان فرانسه در وهله ی اول، و سپس زشتی های جامعه ی بشری بطور کلی می داند. او در اثر انتقادی خود، نامه های ایرانی، این ناراستی ها را به تصویر کشیده و در برخی موارد آنرا در تقابل با نمونه ی برتر ایرانی قرار می دهد. اسلام نیز که تا آن زمان به دیده ی "مذهب ملحدان" نگریسته می-شد فرصت می یابد تا در این اثر چهره ای هر چند سطحی ولی واقعی تر از خود نشان دهد. ازبک و ریکا، از اشراف زادگان ایرانی هستند که با هدف کسب علم و دانش از اصفهان عازم پاریس می شوند. این دو خارجی، بدون هیچ شناختی از دلایل و روابط و فاقد هرگونه پیش داوری، از دیدن آداب و رسوم عجیب فرانسویان و آیین های مذهبی شان شگفت زده و نسبت به نظام های سیاسی اروپایی علاقمند می شوند. مقایسه میان دو دنیای شرقی و غربی به نویسنده این امکان را می دهد که از گوناگونی مشاهدات به برآیندی به عنوان نمونه ی برتر برسد. مونتسکیو درجستجوی نظمی نوین برای دنیای مدرن است، نظمی مبتنی بر عقل و منطبق بر ذات آزاد بشر. در این تحقیق ابتدا می بینیم که چگونه نوآوری مونتسکیو در استفاده از گونه ی ادبی نامه نگاری چند صدایی، ساختار سه گانه و نیز وجه داستانی-تخیلی نامه های ایرانی، به او اجازه می دهد به هر موضوع دلخواه بپردازد و از انتقاد از افراد و نهادهای گوناگون بیمی نداشته باشد. سپس به برداشت این متفکر از ایران و اسلام و تصویری که او با توجه به آشنایی نظری اش از این دو ارائه می دهد پرداخته شده و در ادامه، نویسنده را تا رسیدن به ایده آل آزادیخواهانه ی مورد نظرش دنبال می کنیم.
معصومه خواجوی احمد خانلری
این پژوهش با عنوان «نمادشناسی در منطق الطیر عطار نیشابوری» به تبیین و تحلیل انواع و اقسام نماد در منطق الطیر می پردازد. نگارنده پس از تعریف نماد و تبیین اقسام آن در کتب ادبی به استخراج و تقسیم نماد در منطق الطیر پرداخته است. نمادهای ابداعی و مذهبی در منطق الطیر هر یک با 24 و 18 عنوان بالاترین بسامد را دارا هستند. بعضی از این نمادها مذهبی به حسب ظاهر مذهبی نیستند امّا به این دلیل که در قرآن کریم ذکر شده اند و در تقابل با انبیای الاهی بوده اند مذهبی تلقی شده اند. پس از نمادهای ابداعی و مذهبی، نمادهای مرسوم و شناخته شده با 15 عنوان بیشترین بسامد را در منطق الطیر عطار دارند. ازنمادآرمانی عطار تنها به نماد کوه طور اشاره کرده است. و این نماد کمترین بسامد را در منطق الطیر داراست. دو نماد کیهانی ابلیس و سیمرغ پس از نماد کوه طور کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند.