نام پژوهشگر: سهیلا مرادی

موارد تفاوت حکم شهادت زن و مرد در فقه اسلامی و فلسفه ی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  سهیلا مرادی   محمدحسین گنجی

یکی از مسائل فقهی بحث برانگیز در احکام متفاوت بین زن و مرد که گاه موجب ایجاد شبهه و اشکال می شود، موضوع شهادت است. زیرا در قرآن کریم در این مورد آمده است: دو نفر از مردان خود را به گواهی بگیرید و اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از میان کسانی گواه بگیرید که مورد رضایت و اطمینان شما هستند تا اگر یکی از آن دو فراموش و یا اشتباه کند دیگری به یادش بیاورد. با استناد بر آیه 282 سوره بقره گواهی زنان از نظر فقهای اسلامی اجمالاً نصف گواهی مردان به حساب می آید و علت آن در خود آیه شریفه ذکر شده است. این مسأله از ناحیه ی کسانی به عنوان تبعیض بر اساس جنسیت و حتی محرومیت زنان از حق مسلم خود مطرح شده است؛ امّا استدلال فقها و حقوقدانان اسلامی این است که شهادت یک تکلیف است نه یک حق. بنابراین عدم پذیرش شهادت زنان در بعضی موارد محرومیت از حق و تبعیض جنسی نیست، بلکه معافیت از تکلیف است. این پژوهش ضمن پرداختن به مبنای فقهی موارد پذیرش و عدم پذیرش شهادت زنان به بحث تحلیلی فلسفه ی تفاوت حکم شهادت زن و مرد می پردازد و دیدگاه فقیهان و صاحب نظران را در این باره مورد شرح و بررسی قرار می دهد و در نهایت به این نتیجه می رسد که شهادت ارتباطی به عقل ندارد، عقل یک توان و حالت فکری است، در حالی که شهادت یک احساس طبیعی است و به وثوق در نقل ارتباط دارد مثل اینکه شخصی بگوید فلان جریان را دیدم یا فلان جریان را شنیدم وقتی این شخص در گفتارش صادق باشد، شرایط شهادت محقق می شود. بهترین دیدگاهی که می توان به عنوان حکمت و فلسفه ی این حکم ذکر کرد ادعای تکلیف بودن شهادت زنان است. با این حکمت می توان بسیاری از اشکالات مربوط به عدم پذیرش شهادت زنان را پاسخگو بود چرا که در بعضی موارد شارع مقدس به هدف صیانت و حمایت از زنان تکالیفی را که موجب بروز مشکلاتی برای آنان می شود، مرتفع نموده است و آنجایی که شهادت زن پذیرفته نیست او معاف از تکلیف بوده و حقی از وی ضایع نشده است.