نام پژوهشگر: ثریا قدمی سگوند
ثریا قدمی سگوند منصور پهلوان
چکیده: توبه در لغت به معنای بازگشتن و در اصطلاح عبارتست از: ندامت و پشیمانی بر اعمال گذشته و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه. این واژه از جمله الفاظ مشترک بین پروردگار و عبد می باشد. توبه خدا عبارتست از: برگشتن به سوی عبد به رحمت و توبه عبد عبارتست از: برگشتن به سوی خدا به استغفار و دست برداری از معصیت. استعمال واژه های توبه، استغفار و انابه در آیات و روایات گاه به گونه ای است که نشان می دهد بین آنها اتحاد معنایی وجود دارد، اما توجه به معنای لغوی و اصطلاحی آنها و نیز برخی دیگر از شواهد، نشان دهنده ی افتراق و تعدد معنای آنها می باشد. بی گمان توبه از اموری است که هیچ اختلافی در وجوب آن نیست و دلیل آن، دلالت قرآن، سنت، عقل و اجماع بر این امر است همچنان که فوریت این وجوب نیز از طریق همین ادله چهارگانه قابل اثبات است. عمومیت فرمان «و توبوا الی الله جمیعاً» نشان می دهد که وجوب توبه عمومی است و هرکس در هر موقعیت و مرتبه ای از معنویت که باشد ناگریز از آن است. در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) هم از توبه گناهکاران و هم از توبه پیامبران سخن به میان آمده است بنابراین توبه نه تنها بر گناهکاران بلکه بر اولیای خدا نیز واجب می باشد البته نباید چنین تصور شود که توبه آنها العیاذ بالله مثل توبه انسان های گناهکاری است که دامن خود را به معصیت آلوده کرده اند بلکه توبه مراتبی دارد که عبارتند از توبه عوام، توبه خواص و توبه اخص. علمای اخلاق با استناد به حکمت معروفی از امام علی (ع) که در آن استغفار را بر شش پایه معنا فرموده است ارکان و شرایط توبه را استنباط کرده و معتقدند: دو پایه اول یعنی « ندامت» و « عزم بر عدم بازگشت به گناه» ارکان توبه، دو پایه دوم یعنی « جبران حقّ الله » و « جبران حقّ الناس » شرایط قبول توبه و دو پایه سوم یعنی « گداختن گوشتی که از حرام بر بدن روئیده» و « چشاندن درد طاعت به تن به اندازه ی شیرینی معصیت» شرایط کمال توبه هستند، هرچند که برخی دیگر از علمای اخلاق معتقدند که دو پایه دوم نیز جزء شرایط کمال توبه هستند و بنابراین توبه بدون آنها نیز پذیرفته خواهد شد. آیات و روایات اسلامی با صراحت تمام بیان می کنند که خداوند توبه بندگان خود را می پذیرد. در مورد پذیرش توبه از جانب خداوند عده ای همچون معتزله معتقدند که پذیرش توبه بر خداوند واجب است ولی اشاعره همچون اکثر علمای امامیه معتقدند که خداوند تفضلاً توبه را پذیرفته و عقاب را ساقط می کند و در پذیرفتن توبه، تفاوتی میان گناهان نیست اما اگر انسان آنقدر توبه را به تأخیر افکند که امارات و نشانه های مرگ را به چشم مشاهده نماید و یا به همان حالت کفر و آلودگیش رخت از جهان بر بندد، و به سرای ابدی کوچ کند، دیگر توبه او مقبول خداوند واقع نمی گردد. شرط وفاء بر توبه آنست که انسان بعد از توبه، دیگر به گناه معاودت نکند و این امری است که نیاز به امداد الهی دارد و تائبان از این حیث به چند دسته تقسیم می شوند. در نهایت باید گفت که توبه نه تنها در زندگی معنوی انسان بلکه در زندگی مادی او نیز موثر است. محبت پروردگار، آمرزش گناهان، تبدیل سیئات به حسنات، دعای فرشتگان، شفاعت توبه و ....از جمله آثار معنوی توبه و نزول برکات آسمانی، زندگی گوارا، محترم شدن تائب و ...از جمله آثار مادی توبه می باشد.