نام پژوهشگر: نرجس عزیزی
نرجس عزیزی احمدرضا دارایی
مطالعه و کاربرد بلورهای فوتونیکی در دههی اخیر به شدت افزایش یافته است، از بلورهای فوتونیکی یک بعدی در ساخت پوششهایی با قابلیت انعکاس بالا و پایین برای آینهها و لنزها بهره برده میشود. بلورهای فوتونیکی دوبعدی در تحقیقات کنونی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، بطوریکه که کاربردهای تجاری برای چنین ساختارهایی بوجود آمدهاست که لیزرها و فیبرهای بلور فوتونیکی از جمله این کاربردها میباشد. گرچه فعلا جایی در تجارت برای بلورهای فوتونیکی سهبعدی نیست، ولی قابلیت و ویژگیهای آن میتواند باعث ایجاد مفاهیم جدیدی در ساخت ادوات گردد. در این پایاننامه، به بررسی مدهای نانوکاواک در نانوساختارهای گاف نواری فوتونیکی، شامل بررسی مدهای ویژه و محبوس نانوکاواک از نظر طول موج، شدت، فاکتور کیفیت، چگونگی توزیع مدهای داخل نانوکاواک با استفاده از برنامه bandsolve پرداخته شده است. در ابتدا به توصیف بلورهای فوتونیکی به عنوان آرایهای منظم از مواد دی الکتریک با ضرایب شکست مختلف سخن گفته شده است که به ترتیب در سه نوع یک، دو وسه بعدی یافت میشوند. بلورهای فوتونیکی مشابه با همتای بلور الکترونی دارای منحنی ساختار نواری خود میباشند که در این گاف امکان انتشار موج الکترومغناطیسی وجود ندارد. بلورهای فوتونیکی با تناوب در سه بعد میتوانند دارای گاف نواری فوتونیکی در تمام جهات باشند که ساختن چنین ساختارهایی مشکل است. اما ساختارهای غیر سه بعدی (ساختارهایی با تناوب در دو بعد و یکنواخت در بعد دیگر) که دارای ضخامت محدودی است نیز میتوانند تحت شرایطی موج را در سه جهت جایگزیده نماید که از نظر ساخت با دشواری کمتری روبروست. به همین دلیل نمونهای که ما از آن استفاده کرده ایم یک ساختار ششگوشی با حفرههای هوا در ماده gaas با ثابت شبکه 270 نانومتر و ضخامت 180 نانومتر و شعاع حفرههای متغیر میباشد. علت انتخاب شبکه ششگوشی، تقارن بالای آن و درنتیجه داشتن گافنواری پهنتر نسبت به شبکهی مربعی است. و برای بررسی گاف نواری در اینگونه ساختارها از نمودار فرکانس نرمالیزه بر حسب بردار موج نرمالیزه که وجود یا عدم وجود گاف نواری را برای ساختارهای متفاوت برای دو مد te و tm توصیف میکند، استفاده میکنیم. با توجه به نوع ساختارمان در مورد عوامل موثر بر گاف نواری برای مدهای te بحت کردیم که عواملی نظیر افزایش شعاع حفرهها تا یک شعاع خاص و افزایش ضریب شکست لایه سبب افزایش گاف نواری میشود، اما اگر شعاع حفرهها از یک حد خاص بیشتر شود و یا ضریب شکست محیط کاهش یابد، با کاهش گاف نواری مواجه میشویم. کاواکها میتوانند با برداشتن، تغییر شکل دادن و یا تغییر دادن یک یا چند حفره هوا نسبت به حفرههای دیگر ایجاد شوند. البته داشتن گاف نواری فوتونیکی در ساختار در جهت ایجاد نانوکاواک ضروری است. در این پایاننامه، از نانوکاواکهای h1 و h3 برای محاسبات استفاده کرده و در مورد آنها به بحث و بررسی پرداختیم. در طراحی کاواک، به نسبت فاکتور کیفیت به حجم مد، نیاز داریم. چند عامل بر فاکتور کیفیت تاثیر میگذارد، با افزایش شعاع، فاکتور کیفیت روندی نوسانی دارد اما اگر به طور کلی به آن نگاه کنیم تا شعاع خاصی یک سیر صعودی را مشاهده خواهیم کرد ولی از آن شعاع به بعد اگرچه هنوز در فاکتور کیفیت نوسان داریم اما به طور کلی با سیر نزولی مواجه خواهیم بود. افزایش اختلاف ضریب شکست موثر لایه و محیط، سبب افزایش فاکتور کیفیت میشود. با تغییر در تقارن شبکه از ششگوشی به مربعی هم میتوان فاکتور کیفیت را افزایش داد. اگر به جای برداشتن حفره هوا آن را با مادهای با ضریب شکستی بالاتر از ضریب شکست لایه پر کنیم. و یا اینکه حفرههای اطراف نانوکاواک را تغییر دهیم هم میتوان فاکتور کیفیت را ارتقا داد. و در آخر میتوان فاکتور کیفیت را با افزایش حجم کاواک را که با برداشتن حفره های بیشتر هوا امکان پذیر است، افزایش داد، که در این صورت تعداد مدهای بیشتری به طور محبوس در نانوکاواک وجود خواهند داشت. در مجموع اگرچه افزایش حجم کاواک سبب افزایش فاکتور کیفیت میشود اما این کار کوچک سازی سیستم را محدود میکند. البته باید توجه داشت که مقدار فاکتور کیفیت در نهایت توسط پارامترهای دیگر نیز محدود خواهد شد. با بررسی که روی طولموج ها هم انجام دادیم متوجه شدیم که طولموج کاواک با افزایش شعاع حفرههای هوا کاهش و با افزایش ضریب شکست محیط و افزایش ضریب شکست لایه افزایش مییابد. و از آنجایی که نتاج تجربی و طیفهای مایکروفوتولومینسانس مربوط به د.و کاواک h5 و h7 در دسترس بود، نتیجه گرفتیم که جهت تقویت نور در درون نانوکاواک و استفاده کاربردی از بلورهای فوتونیکی لازم است تا در مرحلهی اول، شبکه مورد نظر را با دقت هر چه بیشتر طراحی نموده و در مراحل اچینگ کیفیت نمونهها تضمین شده باشند تا فاکتور کیفیت بالایی بدست آوریم. نمونه تجربی h5 را با نمونه تئوری آن مقایسه کرده و دریافتیم که با کمی تغییر در مشخصات محاسباتی به نتایج تقریبا مشابهی در طولموج مدهای محبوس می رسیم، ولی شدت و فاکتور کیفیت نمونه تجربی بسیار کمتر از نمونه تئوری بود که این مربوط به اشکالات در فرآوری و در نتیجه اتلاف تابش در نمونه های واقعی است. در آخر به بررسی طرحها یا بعبارتی الگوهای مد در نانوکاواهای h1 و h3 پرداخته شده است. ابتدا با طول موجی فرضی معادل طولموج وسط گافنواری فوتونیکی به نانوکاواک تابانده و دریافتیم که تقریبا با طرح مد جایگزیدهای مواجه هستیم. اما اگر با طولموجی برابر با طولموجهای محبوس در کاواک به نانوکاواک بتابانیم میتوانیم به طرحهای بهتر و جایگریدهتری در نانوکاواک برسیم. چون در کاواکهای بزرگتر مدهای بیشتری و با فرکانسهای نزدیکتر وجود دارند به همین دلیل طرحهای مد بیشتری خواهیم داشت که در این حالت مدها در کناره های نانوکاواک جایگزیدگی بیشتری خواهند داشت که همان موجهای ویسپرینگ گالری هستند که در آن تابش، توسط بازتاب کلی فوتونها به طور پیوسته درون نانوکاواک مقید میگردند.