نام پژوهشگر: خدیجه نظری
خدیجه نظری داوود معنوی پور
این پژوهش با عنوان «بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه مناطق 2، 5 و 9 شهر تهران و اولویت بندی این نیازها» و با هدف «شناخت نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه و اولویت بندی این نیازها و همچنین شناخت نیازهای آموزشی مدیران به تفکیک جنس، سابقه مدیریت و رشته تحصیلی» مطرح گردید. و مهمترین سوال تحقیق این بود که« نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه مناطق2، 5 و 9 شهر تهران کدامند؟ و اولویت های نیازهای آموزشی مدیران مدارس مناطق نام برده چیست؟ و همچنین نیازهای آموزشی مدیران بر حسب جنس، سابقه مدیریت، و رشته تحصیلی چگونه است»؟ در انجام این پژوهش از روش زمینه یابی استفاده شد. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود که با استفاده از نظر متخصصین روایی آن تأیید شد و از طریق آزمون مجدد و آلفای کرونباخ اعتبار یابی شد ؛ و با استفاده از تکنیک دلفی ابتدا پرسشنامه باز پاسخی در اختیار 100 نفر از مدیران مدارس متوسطه مناطق نام برده قرار گرفت تا فهرستی از نیازهای آموزشی خود را برحسب اولویت ذکر کنند. پس از جمع آوری نیازهای اعلام شده طی پرسشنامه دیگری از مدیران نمونه آماری خواسته شد، این نیازها را اولویت بندی کنند. پس از اولویت بندی تمامی پاسخ دهندگان در مورد 25 نیاز به توافق رسیدند. پرسشنامه نهایی با 25 سوال بسته پاسخ تدوین و در اختیار که 240 نفر بودند قرارگرفت. روش نمونه گیری در این تحقیق روش سرشماری بود. پاسخ دهندگان می بایست میزان احساس نیاز خود را در مورد هر کدام از شاخصهای 25 گانه پرسشنامه با انتخاب یکی از درجات نیاز خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد، مشخص نمایند. پس از جمع بندی پرسشنامه و تحلیل داده ها و با استفاده از آزمون «کروسکال والیس» و «u من ویتنی» نتایج زیر بدست آمد. در ابتدا نیازهای آموزشی مدیران بر حسب جنس ، سابقه مدیریت ، رشته تحصیلی در مناطق نام برده تعیین شد. و مشخص شد بین نیازهای آموزشی گروه مدیران زن ومرد و و نیازهای آموزشی مدیران براساس سابقه مدیریت و مدیران فارغ التحصیل در رشته های علوم تربیتی و سایر رشته ها تفاوت معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی: نیازهای آموزشی، نیاز سنجی، اولویت بندی نیازهای آموزشی، مدیران مدارس متوسطه
خدیجه نظری حبیب اله رحیمی
در این تحقیق با عنوان « تحلیل اقتصادی مسئولیت مدنی ناشی از خطاهای شغلی پزشک » ، پژوهشگر می کوشد پس از بیان تحولات مسئولیت مدنی پزشک در بستر تاریخ، ماهیت این مسئولیت را از حیث قهری یا قراردادی بودن مطالعه نموده، با بهره گیری از مطالعات تجربی و عرفی و قواعد گرایش بین رشته ای حقوق و اقتصاد به ویژه مفاهیم اقتصاد خرد مانند قانون عرضه و تقاضا، قیمت تقصیر، تنظیم بازار ، منحنی های بی تفاوتی و نقاط تعادل، کارآمدترین قاعده حقوقی در خصوص مبنای مسئولیت مدنی حرفه ای پزشک از بین قواعد سنتی ( مسئولیت مبتنی بر تقصیر، فرض تقصیر، مسئولیت مطلق و عدم مسئولیت )را تعیین نماید