نام پژوهشگر: سینا رستگار

ذخیره سازی هیدروژن بر روی فولرن c20 و بررسی اثرات داپینگ توسط اتم b
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1390
  سینا رستگار   سیدفرامرز طیاری

در دهه اخیر هیدروژن به عنوان بهترین جایگزین برای حمل انرژی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مشکلات عدیده ای که سوخت های فسیلی دارند، از جمله آلودگی هوا، تخریب لایه اوزون، گرمایش کره زمین، و هیدروژن به دلیل اینکه بعد از سوختن فقط بخار آب تولید می کند و باعث هیچ اثر مخربی نیست، جایگزین بسیار ایده آلی است. هیدروژن بعد از سوختن در حدود سه برابر سوخت های فسیلی انرژی آزاد می کند، و از طرفی فراوانی و سنتز بسیار آسان آن سبب شده است تا توجه محققان را به خود جلب کند. تحقیقات اخیرنشان می دهد ترکیبات نانو ساختار کربن برای جذب هیدروژن بسیار مورد توجه اند. در این تحقیق ذخیره سازی هیدروژن بر روی کوچکترین فولرن، که سطح آن توسط لیتیم، سدیم و کلسیم پوشانده شده است، بررسی شد.محاسبات توسط نظریه تابعی چگال، در سطح محاسباتی mpw1pw91 و تابع پایه 6-311++g** توسط نرم افزار گوسین انجام شد. محاسبات نشان داد که فلز با انرژی اتصال بسیار قوی بین دو حلقه پنج ضلعی جذب می شود. انتقال بار بین فلز و نانو خوشه c20 توجیه کننده این اتصال بسیار قوی است. بعد از اینکه فلز به فولرن متصل شد، چون دارای بار مثبت است، می تواند عامل القا کننده بار بر روی هیدروژن باشد. مکانیسم جذب هیدروژن به این صورت است که، بار مثبت فلز سبب ایجاد یک چهار قطبی بر روی مولکول هیدروژن می شود، و اندرکنش الکترواستاتیک بین چهار قطبی و بار مثبت فلز عامل جاذب هیدروژن می باشد. در این مطالعه نشان داده شد که هر فلز لیتیم قادر به جذب 4 مولکول هیدروژن است. در صورتیکه سدیم و کلسیم می توانند هر کدام 3 مولکول هیدروژن جذب نمایند. طبق مصوبه سازمان انرژی آمریکا تا سال 2015 ترکیباتی که دارای 9 % وزنی جذب باشند مورد تاییدند. c20li6 با ظرفیت ذخیره 5/14% وزنی، مورد تایید doe می باشد. امیدواریم این نتایج بتواند راهگشایی برای محققان باشد، تا بتوان روشهای جدیدی برای ترکیبات ذخیره کننده هیدروژن پیداکرد.

طراحی یک کپچا مبتنی بر انگاره ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1393
  سینا رستگار   حمیدرضا پوررضا

بازشناسی انسان از ماشین در فضای سایبری و سیستم های خودکار همواره یکی از جالب ترین و در عین حال سخت ترین چالش های پیش روی متخصصان امنیت و پژوهشگران هوش مصنوعی بوده است. شناسایی، بررسی و پیاده سازی الگوریتم ها و ساختارهایی که بتوانند انسان و سیستم های کامپیوتری را به کمک روندی از سوالات تفکیک کنند، همواره در این حوزه مورد بررسی بوده است. استفاده های متعدد امنیتی (برای مثال جلوگیری از انجام عملیات به صورت خودکار و توسط یک روبات اینترنتی) و تعاملی، باعث مهم تر شدن استفاده از ابزارهایی برای بازشناسی انسان از ماشین شده است. یافتن نقاط قوت و تفاوت ادراکی انسان نسبت به ماشین، کلید طراحی این الگوریتم هاست. بر این اساس، از این سیستم ها تحت عنوان آزمون تورینگ عمومی کاملا خودکار برای بازشناسی انسان از ماشین یا captcha نام برده می شود. نکته قابل تامل در مورد کپچا، منطق پیشرفت آن است که در هر صورت مورد تمایل متخصصان امنیت و هوش مصنوعی است: طراحی یک کپچای جدیدتر و مقاوم تر، یک مساله سخت هوش مصنوعی را تعریف می کند که می توان از آن برای امن شدن سیستم های کامپیوتری استفاده کرد، از طرف دیگر حل و شناسایی این کپچا نیز باعث پیشرفت در زمینه ی هوش مصنوعی و الگوریتم های هوشمند خواهد شد. در این پایان نامه با انتخاب رویکردی جدید، به معرفی، طراحی و پیاده سازی یک کپچا مبتنی بر انگاره های بصری می-پردازیم و آن را از جنبه های امنیتی، پیاده سازی و کاربردی بررسی می کنیم. کپچای معرفی شده، با استفاده از انگاره های بصری، یک لایه ی امنیتی بیشتر به کپچا می افزاید و سعی می کند تا پیچیدگی مساله را برای مهاجمین - با حفظ جذابیت برای کاربر – افزایش دهد. در این پایان نامه، برای اولین بار، مدلی برای تولید و اندازه گیری انگاره های رنگی معرفی شده است که با به کارگیری آن، مناطق رنگی مورد نظر در کپچا به صورت انگاره ای تولید می شوند. در نهایت با برگزاری آزمون کپچا در بین 20 شرکت کننده، متوسط زمان پاسخ گویی، 15.64ثانیه و نرخ پاسخ های صحیح %75.6، نشان دهنده ی زمان پاسخ گویی مناسب و درصد پاسخ های صحیح متوسطی است که با توجه به این که این کپچا اولین نمونه در نوع خود (استفاده از انگاره های رنگی تولید شده به صورت خودکار) است، رضایت بخش تلقی می شود. برای کپچای پیشنهادی، نام illucaptcha که برگرفته از لغات illusionary به معنای انگاره ای و captcha است را برگزیدیم.