نام پژوهشگر: میلاد آقایی

رویکرد تصمیم گیری چند معیاره به ارزیابی استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات صنعت خودرو سازی ایران
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  میلاد آقایی   صفر فضلی

مقدمه – در محیط رقابتی امروز، مدیران شرکتهای خودروسازی که با چالش اساسی رو به رو هستند؛ سعی دارند تا سازمانهای خود را به سازمانهائی رقابتی تبدیل نمایند؛ در این راستا، نگهداری و تعمیرات نقش اساسی را در کاهش هزینه ها، کمینه سازی زمان از کار افتادگی دستگاهها، بهبود کیفیت و تامین قابلیت اطمینان تجهیزات و در نهایت، دست یابی به اهداف کمی و کیفی سازمانی ایفا می کند. روش تحقیق – این تحقیق از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. در این تحقیق، تکنیک anp که بر فرض وجود ارتباط میان عوامل موثر بر ارزیابی استوار می باشد؛ بکار گرفته شده است. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش دلفی (نظر مدیران واحد نگهداری و تعمیرات 4 شرکت خودرو ساز) و ادبیات تحقیق، عوامل موثر بر ارزیابی استراتژی بهینه استخراج و طبقه بندی گردیدند. پس از آن، برای افزایش اعتبار تحقیق و تائید نتایج حاصل از اجرای تکنیک دلفی، نمونه ای به تعداد 66 نفر از میان مدیران وکارشناسان نت، به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و بوسیله پرسشنامه طراحی شده، تاثیر گذاری شاخص های استخراج شده در ارزیابی استراتژی بهینه نت صنعت خودرو سازی ایران با استفاده از آزمونهای t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تائیدی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، رابطه میان عوامل موثر با استفاده از آزمون پیرسون استفاده گردید. پس از آن، برای تعیین جهت رابطه میان عوامل موثر از روش dematel و نرم افزار matlab برای تعیین نحوه و چگونگی ارتباط میان عوامل موثر استفاده شد. پس از تعیین نحوه ارتباط میان عوامل موثر، در گام بعد وزن هر یک از عوامل و رتبه بندی استراتژیها با استفاده از نرم افزار super decision و تکنیک anp انجام پذیرفت. یافته های پژوهش – یافته های تحقیق حاصل از طبقه عوامل موثر بر ارزیابی استراتژیهای نت و اجرای تکنیک دلفی حاکی از آن است که عوامل موثر بر ارزیابی استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات در صنعت خودرو سازی ایران عبارتند از: الزامات ایمنی، الزامات هزینه ای، الزامات استراتژیک و الزامات فنی. در بررسی رابطه میان عوامل تاثیر گذار در ارزیابی استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات مشخص گردید که در بیشتر موارد بین عوامل موثر ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک dematel حاکی از آن است که الزامات ایمنی بر الزامات فنی، استراتژیک و هزینه ای، الزامات هزینه ای بر الزامات استراتژیک و فنی، الزامات استراتژیک بر الزامات هزینه ای و فنی و الزامات فنی نیز بر الزامات هزینه ای تاثیر گذار هستند. تعیین وزن هر یک از عوامل، بعد از اجرای تکنیک anp حاکی از آن است که عامل c2 (الزامات هزینه ای) در اولویت اول، c4 (الزامات فنی) ، c1 (الزامات ایمنی) و c3 (الزامات استراتژیک) نیز به ترتیب در اولویتهای دوم تا چهارم قرار دارند. پس از تعیین وزن هر یک از عوامل، نتیجه انتخاب استراتژی بهینه و رتبه بندی گزینه ها به صورت زیر انجام پذیرفت: tpm، rcm، pm، pdm، cbm و cm. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که از نظر خبرگان، استراتژی بهینه در صنعت خودرو سازی ایران با استفاده از تکنیک ترکیبی anp-dematel عبارت است از: نگهداری و تعمیرات بهره ور (tpm). از طرف دیگر با توجه به مقایسه نتایج تحقیق با سایر تحقیقات می توان گفت، انتخاب استراتژی بهینه نت امری اقتضائی و مختص هر سازمان بوده و با توجه به شرایط حاکم بر محیط سازمان، به عنوان متغیرهای برون سازمانی و همچنین، شرایط درون سازمان به عنوان متغیرهای درون سازمانی است.