نام پژوهشگر: رضوان محمدشریفی
رضوان محمدشریفی مرتضی هاشمی باباحیدری
در دهه های اخیر زن و مسائل مربوط به او، مورد توجه بسیاری از نویسندگان و شاعران ایرانی قرار گرفته است. در آثار بسیاری از بزرگان این دو عرصه، شاهد پرداختن به مسائل این جنس ظریف هستیم اما آن چه که بیشتر حائز اهمیت است آن است که اکثر ادیبان و شاعران به صورتی کاملاً کلیشه ای و سطحی به بررسی زن و مشکلات او پرداخته اند، محمود دولت آبادی به عنوان نویسنده ای توانا و معاصر در این زمینه توانسته است گوی سبقت را از دیگر بزرگان این میدان برباید و دست به خلق آثاری بزند که از حیث پرداختن به موضوع زن و مسائل پیرامون آن تا حدود زیادی بدون رقیب باشد چرا که این رمان نویس علاوه بر مطرح کردن زنان در آثار خود به عنوان شخصیت هایی اصلی و تأثیرگذار، به طرح مشکلات و مصائب آنان نیز پرداخته است. در این تحقیق سعی شده است ضمن تحلیل داستان های دولت آبادی، شخصیت فرهنگی- اجتماعی و خانوادگی زنان در آثار وی نیز بررسی شود. زن و خانواده، زن و جامعه، زن و سیاست، زن و آموزش، زن و اقتصاد و همچنین شخصیت پردازی زنان در آثار دولت آبادی فصل های این پژوهش راشکل می دهد. محمود دولت آبادی داستان نویسی رئالیست است که در آثار خود واقعیت ها و مشکلات زندگی مردم را به خوبی به نمایش می گذارد و از آن جا که مضامین اجتماعی و خانوادگی را در آثار خود در مدنظر داشته است، مساله زنان و جایگاه اجتماعی- خانوادگی آنان در آثار او قابل بررسی است. زنان داستان های دولت آبادی از اجتماع واقعی و پیرامون وی سرچشمه گرفته اند، بیشتر زنان آثار او عامی اند و هر کدام دغدغه ها و گرفتاری های خود را دارند. موضوع این تحقیق بررسی و تحلیل شخصیت زنان در آثار این نویسنده ی برجسته ی معاصربا تکیه بر دو اثر شاخص وی «کلیدر» و «جای خالی سلوچ»است.