نام پژوهشگر: ناهید طهماسبی قرابی

معناشناسی واژگان سماء و أرض در قرآن کریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  ناهید طهماسبی قرابی   قاسم بستانی

موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی واژگان سماء و أرض در قرآن کریم می باشد. معناشناسی در این پایان نامه، به دو شیوه انجام گرفته است: معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی. منظور از معناشناسی تاریخی، شناخت معنای اولیه و وضعی واژه و تطوّر معنایی آن در طول حیات لغوی اش می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده در مرحله ی معناشناسی تاریخی، در دوره ی قبل از نزول قرآن، یعنی در دوره ی جاهلیت، سماء و أرض در دو معنای متضاد به کار می رفته اند: سماء به معنای بلندی و أرض به معنای پایینی بوده است. سماء در معنای اصلی خود، به معنای ارتفاع، بالای هر چیزی و هر چه که در بلندی و بالای سر قرار داشت، بوده است. به هر چیزی که از سطح زمین فاصله داشت نیز سماء می گفتند و به تناسب این معنا (بلندی و ارتفاع)، به آسمان، ابر، باران، گیاه، ایوان خانه، سقف خانه یا سقف هر چیزی، پشت حیوان و هر چیزی که در بالا قرار داشت، سماء می گفتند. أرض در معنای مقابل و متضاد سماء به کار می رفته است، یعنی پایین بودن، پایین هرچیزی و هرچه که در پایین قرار داشت. علاوه بر این، یک معنای اصلی دیگری داشت یعنی لرزش و رعشه. بر اساس این معانی، به زمین، سرماخوردگی، سُم حیوان، رعشه و لرزش، أرض می‎گفته اند. در معناشناسی توصیفی به مطالعه ی رابطه ی معنایی واژگان در یک حوزه ی معنایی در مقطع زمانی خاص پرداخته می شود، به این صورت که به واژگان سماء و أرض تنها از جهت کاربرد آنها در متن قرآن توجه می شود. واژه ی سماء در قرآن دارای معانی آسمان، سقف خانه، ابر و باران می باشد، ولی باید گفت که معنای اصلی سماء، آسمان است و معانی دیگر، از جمله ابر، باران و سقف خانه در ذیل معنای اصلی، یعنی آسمان قرار دارند. کلمه ی أرض در قرآن نیز تنها در معنای زمین به کار رفته است و در مرتبه ی بعد، معانی کره ی زمین، سطح و پهنای زمین و همچنین سرزمین و جای خاصی از زمین را شامل می شود. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.