مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین صفات شخصیتی و سبک های دفاعی با نشانه های اختلال خوردن بود. روش: پژوهش حاضر جزء مطالعات توصیفی، از نوع همبستگی؛ و جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن در شهر تهران و شاغل به تحصیل در دانشگاه تهران بودند. نمونه مورد بررسی،350 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه صفات شخصیتی نئو فرم کوتاه، پرسشنامه سبک های دفاعی، و پرسشنامه نشانه های اختلال خوردن استفاده شد. داده های بدست آمده با روش های آماری تحلیل رگرسیون و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد صفات شخصیتی با وجدان بودن، موافق بودن و نورزگرایی، سبک های دفاعی ناپخته و نوروتیک، و مکانیزم های دفاعی لایه سازی، دیگر دوستی کاذب، جا به جایی، دلیل تراشی و گذار به عمل قادر به پیش بینی نشانه های اختلال خوردن می باشند. همچنین بین دختران و پسران از لحاظ نمره کل نشانه های اختلال خوردن و مولفه رژیم غذایی تفاوت معنی دار وجود دارد. در نمره کلی اختلال خوردن، میانگین نمرات دختران، از میانگین نمرات پسران؛ و همچنین در مولفه رژیم غذایی، میانگین نمرات دختران از میانگین نمرات پسران بیشتر است.

چکیده در سالهای اخیر با پیشرفت علم وتکنولوژی، سازمان ها دستخوش تغییرات گسترده ای شده اند. سرعت در تغییر علوم وفنون شرکت ها را بر آن داشته که برای عقب نماندن از رقیبان، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و در این راستا توجه خاصی بر عملکرد بر اساس دانش روز شده است.مدیریت دانش یکی از مفاهیم اساسی است که در سالهای اخیر رواج فراوانی یافته و در حقیقت یکی از راه های تحقق بخشیدن به این هدف است این امری ضروری است که سازمان ها بدانند چه دانشی را نیاز دارند و منابع آن را به سرعت بیابند و آن را در بین کارکنان رواج دهند و هم چنین این نکته اساسی است که بتوانند دانش افراد را که به صورت تجربی و به مرور زمان بدست آمده، پس از خروج آنها از سیستم به هر دلیل، برای استفاده دیگران ذخیره نمایند.. نیاز به دسترسی سریع به علوم و فنون روز، سازمان ها را متوجه مفهوم دیگری به نام یادگیری الکترونیکی کرده است . سیستم یادگیری الکترونیکی می تواند با ارائه مدل های جدید،سازمان ها را در یک محیط رقابتی پایدار پشتیبانی کند. گرچه این سیستم جانشینی کامل برای دیگر مدلها نیست، اما می تواند به عنوان عاملی مکمل به بهبود کیفیت آن ها کمک های قابل توجهی بنماید. مطالعات نشان داده مفاهیم یادگیری الکترونیکی شباهت هایی با مفاهیم مدیریت دانش دارد و اگر سیستم یادگیری الکترونیکی بطور صحیح پیاده شود، می تواند به عنوان یک ابزار ? کمک موثری در جهت تحقق اهداف مدیریت دانش نماید. در این پزوهش سعی در آن شده که قابلیت تطبیق زنجیره ارزش یادگیری الکترونیکی با زنجیره ارزش مدیریت دانش بررسی شود و به وسیله آن روشی برای پیاده سازی یادگیری الکترونیکی ارائه شود که بتواند به صورت ابزاری برای مدیریت دانش عمل کند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که علی رغم رد شدن بعضی از فرضیه های فرعی، رابطه معنی داری بین سیستم یادگیری الکترونیکی و مدیریت دانش وجود دارد.