نام پژوهشگر: محمدرضا اسماعیل دخت
محمدرضا اسماعیل دخت علیرضا مستغنی
انعطاف پذیری به عنوان یک مفهوم راهبردی در طراحی مسکن می تواند زمینه ای را برای تغییر عملکرد و کالبد در مرحله طراحی و در طول زمان استفاده فراهم کند؛ از این طریق است که نیازهای متغیر استفاده کننده در بازه زمانی کوتاه مدت و بلند مدت در روند طراحی مورد توجه قرار می گیرد. این تحقیق در پی آن است که به شرح جنبه های شناختی و طراحانه این رویکرد بپردازد. در این راستا شیوه های دستیابی به انعطاف پذیری در عرصه طراحی و ساخت، در چهارچوب دو استراتژی نرم و سخت که معینِ موضع طراح در برقراری توازن بین کنترل و آزادی است، شکل می گیرد. در این وادی، طراح به عنوان یک برنامه ریز، رویکردهای طراحانه ای چون نامعینی را اتخاذ می کند و از مفاهیم یا عناصری چون فضای خام، فضای شناور، تجمیع و تفکیک، گسترش عمودی و افقی، سیرکولاسیون نفوذپذیر، عناصر متحرک، مبلمان منعطف و... بهره می گیرد تا بتواند به سازماندهی کالبدی-عملکردی باهدف دستیابی به مسکن منعطف بپردازد. نتایج عملی تحقیق، مجموعه ای از دستورالعمل های طراحیِ انعطاف پذیر است که در فصل آخر در قالب ایده ها و ایدئوگرام های طراحی، ارائه می گردد؛ بنابراین در نهایت طراح می تواند با گزینش و اتخاذ? این دستورالعمل ها، به طرق مختلف، زمینه ای را برای گسترش امکان مشارکت و تصمیم گیری استفاده کننده در ساماندهی فضای زیستی اش فراهم کند.