نام پژوهشگر: منصور علی زاده بیگدیلو

آشنایی زدایی و هنجارگریزی در 250 غزل از دیوان شمس تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  منصور علی زاده بیگدیلو   خدابخش اسداللهی

مسئله ی اصلی در این پژوهش، آشنایی زدایی و هنجارگریزی در غزلیّات مولوی است. برای این منظور، نگارنده تلاش می-کند ضمن بررسی دویست و پنجاه غزل از غزلیّات شمس، انواع هنجارگریزی را در آن ها نشان دهد. در مبحث هنجارگریزیِ معنایی با بحث روی مشخّصه هایِ مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه، سمبل و پارادوکس بیان می کند که مولانا توانسته است به واسطه ی ایجاد مکثِ هنری، واداشتنِ ذهن خواننده برای رسیدن به معنای اصلی و نیز به وسیله ی شگردهای ابداعی نظیرِ تازگیِ تصاویر و باطن نگری، ضمنِ نشان دادنِ صمیمیّت عاطفی و جاری ساختنِ خون تازه ای در سمبولیسم عرفانی، بر قوّتِ تأثیرِ کلام خود بیفزاید. در قسمت هنجارگریزی واژگانی ذکر می نماید که مولوی با وجود عدول از قواعد ساخت واژه ی زبان هنجار، اصل زیبایی شناختی را رعایت می کند. در بخش هنجارگریزی نحوی می نمایاند که با به هم ریختن قواعد دستوری و همراه کردن آن با رعایت اصل زیبا شناسی به قدرت تأثیر کلام می افزاید. در بحث هنجارگریزی آوایی نشان می دهد که کاربرد اندکِ آن ، گواه صدقی بر ذوق سلیم مولوی است. در مباحث هنجارگریزی زمانی، نوشتاری، گویشی و سبکی بیان می کند که شاعر، علاوه بر وارد ساختنِ گویش خراسانی، با ایجاد تداعی گذشته و القای مفهوم دیگری علاوه بر معنای اصلی و نیز با کاربرد گونه های گفتاری زبان به جای شکل نوشتاری به برجستگیِ زبان شعری خود کمک می کند. نتیجه آن که: مولانا از طریقِ هنجارگریزی که از عواملِ مهمّ ابهام هنری است، توانسته است بر تأثیرگذاری و لذّت بخشیِ شعر خود بیفزاید؛ این مدّعا آن جا قوّت می یابد که مخاطب در مواجهه با آن سعی در فهم معنای پنهان در پشت ترکیبات و واژه ها برمی آید و پس از دست یابی به مفاهیم پوشیده در بطن آن ها لذّتِ مضاعفی از شعر می برد.