نام پژوهشگر: جعفر میرزایی
زهرا مهدوی جعفر میرزایی
از نقطه نظر ساخت گرایان نقش اصلی ادبیات آشنایی زدایی است که از طریق برجسته سازی ایجاد می شود. از نظر لیچ (1969) برجسته سازی به دو صورت شکل می گیرد: از طریق هنجارگریزی که خود به انواع واژگانی، نحوی، آوایی، معنایی، سبکی، زمانی، نوشتاری و گویشی تقسیم می شود و از طریق قاعده افزایی که به عنوان ابزار نظم-آفرین خود را در توازن و تکرار آشکار می سازد. هر چند نظم به تنهایی نمی تواند ابزار شعر آفرین به شمار آید. افزون بر این آنگونه که صفوی یادآور می شود از میان هنجارگریزی های مطرح شده توسط لیچ، هنجارگریزی های نحوی، آوایی و گویشی نمی توانند ابزاری برای ایجاد شعر محسوب شوند. در واقع ابزار آفرینش شعر را بیش از همه باید به هنجار گریزی معنایی مرتبط دانست. هدف این رساله تحلیل هنجارگریزی معنایی و مصادیق آن در دیوان غزلیات حافظ است و اینکه این نوع از هنجارگریزی چه تأثیری در سبک شعری این غزلیات داشته است.
جعفر میرزایی علی محمد سجادی
داستان سرایی منظوم با نظامی گنجوی به اوج رسید و شیوه جدیدی که او در داستان پردازی بویژه داستانهای منظوم عاشقانه بوجود آورد، سبب تحولی عظیم در داستانسرایی فارسی گردید. داستانسرایی بعد از نظامی تا حدی متاثر و یا دنباله کار نظامی است و شاعران بسیاری بعد از نظامی، گوی نظیره پردازی در برابر پنج گنج وی به میدان افکندند. نظیره پردازی چون امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، جامی، وحشی بافقی، طالب آملی و میرزامحمدصادق نامی. این نظیره پردازان اگر چه متاثر از شیوه داستانسرایی نظامی اند، اما خود نیز دارای نکات و ابتکارات بدیع بسیارند. گل و نوروز خواجوی کرمانی، در میان نظیره های خسرو و شیرین، نظیره ای موفق و خواجو نیز در شیرین کلامی شاگرد شایسته نظامی است . گذشته از این شیوه داستانسرایی و شخصیت پردازی گل و نوروز، بسیاری از کنایات ، ترکیبات ، موضوعات ، اشارات اساطیری، تاریخی و آیات و احادیث این داستان برگرفته و متاثر از خسرو و شیرین نظامی است و آنجا که وزن اشعار دو داستان نیز یکی است ، موسیقی اصوات و حروف نیز بسیار همانند است . خواجو در گل و نوروز حدود هفتد و هفت بیت یا مصرع رااز خسرو و شیرین اقتنباس کرده است . اقتنباس و استقبالهای گل و نوروز از خسرو و شیرین را به چهار دسته می توان تقسیم کرد. دسته اول: ابیات و مصرعهایی که کاملا همانند می باشند. خ ش : محمد کافرینش هست خاکش - هزاران آفرین بر جان پاکش 20/129 گ ن: هزاران آفرین بر جان پاکش - که خاکش بر سر آنکونیست خاکش 8/12 دسته دوم:ابیات و مصرعهایی که یک واژه آنها متفاوت است . خ ش :اتابیک ایلدگز شاه جهانگیر - که زد بر هفت کشور چار تکبیر 18/35 گ ن :کشیده طبع را در چار زنجیر - زده بر هفت کشور چار تکبیر 18/12 دسته سوم: ابیات و مصرعهایی که مضمون آنها مشترک ، اما واژگان آن ها متفاوت است . خ ش : بدین تخت با جام جمشید - به سلطان برآمد نام خورشید 5/131 گ ن :بدین تخت روان با مسجدی جام - به خاقانی برآمد شمس را نام 16/15 دسته چهارم : ابیات و مصرعهایی که مضمون آن ها مشترک است .
جعفر میرزایی احمد خاکزاد
منطقه تکاب که در شمال غرب کشور واقع است یکی از مهمترین مناطق از نظر زمین شناسی اقتصادی است . در نزدیکی این منطقه معادن بزرگی چون زره شوران، آق دره و انگوران قرار دارد این منطقه از نظر بررسی زمین شناسی نیز مهم است چون محل برخورد 3 زون ساختاری سنندج - سیرجان، البرز - آذربایجان و ایران مرکزی می باشد و از این لحاظ منطقه ای بسیار پیچیده محسوب می شود. قدیمی ترین سنگهای این منطقه که در شمال شرقی آن واقع شده است دگرگونیهای پرکامبرین می باشد که ترکیبی از مرمرامفیبولیت - گنیس و شیست سبز است پس از پرکامبرین یک نبود بزرگ چینه شناسی دیده می شود که تاکرتاسه ادامه دارد رسوبات کرتاسه شامل فیلیت و اسلیت است . بعد از کرتاسه تشکیلات قرمز تحتانی و تشکیلات قم و تشکیلات قرمز فوقانی دیده می شود بر روی این رسوبات تشکیلات کواترنری که شامل بازالت کواترنری - تراورتن های جوان و رسوبات عهد حاضر دیده می شود. مهمترین نشانه های فلزی این منطقه عبارت است از معدن سرب و روی آی قلعه سی که یک کانسار اپی نرمال می باشد که فعال متروکه است آهن چهار طاق که یک کانسار اسکارن است و منگنز قلعه جوق که یک نشانه گرمابی منگنز است و نشانه آنتیموان ارسنیک عربشاه که کارهای شدادی بر روی آن انجام شده است از نشانه های غیر فلزی می توان به معدن دولومیت بدرلو و معدن گچ خوش مقام اشاره کرد که هر دو فعال می باشد در این پایان نامه برای اولین بار نشانه های زیر معرفی می شوند. آهن آسمان بلاغی - جیوه آی قلعه سی - باریت خان کندی - خاک سرخ میدان - مرمر تمای و پوکه معدنی قره طوره همچنین در منطقه شمال عربشاه یک هاله آلتراسیون بزرگ دیده می شود که از نظر کار اکتشافی جالت توجه به نظر می رسد.