نام پژوهشگر: سهیلا فخری بیوک آقالو
سهیلا فخری بیوک آقالو احسان شفیقی
چکیده:یأس معنا و مفهومی است که از سرخوردگی ناشی می شود. این سرخوردگی ممکن است از عوامل متعددی چون عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا فلسفی و...سرچشمه گیرد. اخوان ثالث و فروغ فرخزاد از شاعران برجسته ی معاصرایران هستند که در اشعارشان یأس و ناامیدی بازتاب وسیعی دارد.برای این منظور در پژوهش حاضر با هدف تبیین علل گرایش آنان به نومیدی و یأس بیش تر به تحلیل محتوایی اشعار اخوان و فروغ پرداخته-ایم. بررسی ها در این زمینه نشان می دهد که یأس اخوان گذشته از یأس شخصی بیش تر سیاسی و فلسفی بوده و یأس فروغ علاوه بر یأس شخصی، انسانی، اجتماعی و فلسفی است. در اشعار اخوان، یأس شخصی بیش تر در دفتر ارغنون خود را نشان می دهد. دفتر زمستان و آخر شاهنامه بیش تر یأس سیاسی و اجتماعی اخوان را به نمایش می-گذارد و خود شعر «زمستان» بهترین نمونه برای یأس سیاسی اخوان است که وضعیت جامعه ی ایران بعد از کودتای28 مرداد را به تصویر می کشد. دفتر از این اوستا مملو از اشعار فلسفی اخوان است. یأس شخصی فروغ نیز در سه دفتر اوّلش اسیر، دیوار و عصیان دیده می شود.در دفتر تولّدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد فروغ، بیش تر با اشعاری با مضامین یأس انسانی و فلسفی مواجه هستیم. اشعار فروغ فرخزاد رویکردی فمنیستی دارد که موجب تشدید یأس و سرخوردگی او شده است چرا که فروغ در خانواده و محیطی زندگی می کرد که دیدی سنتی نسبت به زن داشتند و زن در آن تا حدّ ابزاری برای زندگی تلقی می شده است. نگرش خیّامی از دیگر مولفه های فکری و مضمونی اشعار اخوان است که بیش تر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه باعث این نگرش در اخوان شده است.