نام پژوهشگر: سحر نوروزی
سحر نوروزی سید محمد امین امامی
چکیده در این پایان نامه ملات مورد استفاده در محوطه ی تاریخی بند امیر فارس از دیدگاه مطالعات ساختاری، شیمیایی و حفاظتی مورد بررسی قرار گرفته است. محوطه ی تاریخی بند امیر و آثار موجود در آن متعلق به سال 365 هجری قمری و بانی احداث این بند، عضدالدوله دیلمی است. جهت شناسایی دقیق نوع ملات، مواد اضافه شده و شیوه ساخت و همچنین شناسایی آسیب های وارده به ملات و دلایل آنها، بر روی چند نمونه متعلق به نقاط مختلف بند، آزمایش هایی صورت گرفت. این آزمایش ها شامل آنالیز کمیxrf جهت شناسایی عناصر موجود در ساختار ملات، آنالیز کیفی xrd جهت شناسایی فازهای تشکیل دهنده احتمالی و فازهای حاصل از تغییر ماهیت ملات در طول زمان، و نیز بررسی با استفاده از پتروگرافی و میکروسکوپ الکترونی (sem) جهت شناخت خصوصیات بلوری و ریزساختار نمونه ها بود. با توجه به نتایج بررسی های آزمایشگاهی می توان بیان کرد که ماده ی اصلی تشکیل دهنده ملات در بند امیر آهک بوده و گیرایش آن از نوع هیدرولیکی است و سیلیس به عنوان پرکننده در این ترکیب مورد استفاده قرار گرفته که ناشی از وجود خاک، سنگ آهک های سیلیس دار ( منشأ آهک) و خرده سنگ های حاوی کانی های سیلیس دار است. بنابراین میزان بالای کلسیت نشانگر درصد بالای آهک در نمونه ها و حضور ترکیبات سیلیکات کلسیم نشانگر گیرش مناسب ترکیبات موجود در بافت ملات ها است. آسیب های مشاهده شده بروی این نمونه ملات های تاریخی، آسیب هایی کلی و اجتناب ناپذیر هستند که در طول زمان به میزان کم رخ داده اند و ملات مورد بررسی در شرایط نسبتاً مناسبی قرار داشته و ساختار کلسیتی خود را تا حد زیادی حفظ کرده است. ایستایی و استحکام کلی این بند تاریخی تا به امروز می تواند معلول همین ویژگی های ملات مورد بررسی باشد. در پایان پیشنهاداتی جهت حفاظت و مرمت بخش های آسیب دیده ی ملات بند تاریخی امیر ارائه شده است. واژگان کلیدی: فارس، بند امیر، آهک، ملات هیدرولیک، حفاظت و مرمت.
سحر نوروزی
بررسی مسایل مربوط به آبشستگی و رسوبگذاری در مسیر جریان رودخانه ها و اطراف سازه های هیدرولیکی از جمله پدیده های پیچیده و مهم هیدرولیکی است. تحلیل جریان و انتقال رسوب در کانالهای آبرفتی به صورت سه بعدی دقیق تر است، اما مدلهای سه بعدی مخصوصاً برای رودخانه های با طول زیاد به زمان زیادی برای اجرا نیاز دارد. در شرایطی که عرض جریان در مقابل عمق زیاد باشد، شتاب عمودی آب در مقابل شتاب ثقل قابل صرفنظر کردن است. در این شرایط با فرض توزیع فشار هیدرواستاتیک می توان از معادلات جریان و انتقال رسوب در عمق انتگرالگیری نمود و معادلات دو بعدی در پلان را بدست آورد. در این تحقیق به بررسی پدیده حمل رسوب با استفاده از مدلهای متوسط گیری شده در عمق پرداخته شده و یک مدل دو بعدی آبهای کم عمق جهت محاسبه میزان آبشستگی و رسوبگذاری در مسیر جریان رودخانه ها مورد مطالعه قرار گرفته است. مدل عددی مورد استفاده قبل از اجرا با استفاده از مثالهای استاندارد صحت سنجی شد. در بخش محاسبات انتقال رسوب، برای محاسبه بار رسوبی کل و بار بستر از معادلات تجربی مختلف استفاده گردید. برای محاسبه بار معلق نیز از معادله انتقال- انتشار در شکل دو بعدی متوسط گیری شده در عمق آن استفاده شد. در اثر انتگرال گیری در عمق از معادله انتقال – انتشار ترم تجربی ظاهر می شود که بیانگر میزان تبادل رسوب بستر و جریان بوده و خود از دو پارامتر تجربی ظرفیت حمل رسوب و ضریب کالیبراسیون تشکیل شده است. برای محاسبه این دو پارامتر نظریات و روابط مختلفی وجود دارد. در این تحقیق برای محاسبه پارامترکالیبراسیون از دو نظریه استفاده شده است. در روش اول این پارامتر با استفاده از مقادیر پیشنهادی محققین مختلف جایگزین شده است و در روش دوم از یک رابطه تجربی استفاده شده است و نتایج حاصل از این دو روش با یکدیگر مقایسه شده است. در محاسبه ظرفیت حمل رسوب نیز از روشهایvan rijn (1987) ، فرمول اصلاح شده ackers and white (1973) ، مدلsedtra (garecht et al, 1995) و رابطهbagnold (1973) استفاده شده است. ابتدا مدل در یک مورد رسوبگذاری و فرسایش چاله حفر شده در مسیر جریان بکار برده شد و نتایج حاصل از روابط مختلف با نتایج آزمایشی van rijn (1987) مقایسه گردید و میزان خطاء روابط مختلف مشخص گردید. سپس مدل برای پیش بینی آبشستگی در محل پل بکار برده شد و میزان خطای حاصل از روابط مختلف در تخمین آبشستگی موضعی و آبشستگی در اثر تنگ شدگی با یکدیگر و با نتایج آزمایشگاهی مقایسه شد. در نهایت با مقایسه نتایج حاصل از روابط مختلف تبادل رسوب در این دو مورد تست پیچیده با نتایج آزمایشگاهی و همچنین نرم افزار سه بعدی ssiim2.0بهترین رابطه انتخاب شد.
اسحاق مهدی پور مرتضی الماسی
به منظور بررسی اثر شیوه های مختلف تهیه زمین بر عملکرد و اجزای عملکرد و همچنین هزینه های اقتصادی انجام عملیات با توجه به تیمار اعمال شده در کشت مستقیم برنج طرحی در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار روش خاک ورزی و در چهار تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان-ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور اجرا گردیده است . تیمارهای طرح عبارتند از: -1 تهیه زمین با تراکتور همراه با گاوآهن برگرداندار+ دو بار دیسک + ماله (روش مرسوم). -2 تهیه زمان با تراکتور همراه با دو دیسک + ماله. -3 تهیه زمین با تراکتور همراه با دستگاه رتیواتور. -4 تهیه زمین با تیلر همراه با ادوات مخصوص آن شامل: گاوآهن برگرداندار تک خیشه، نهرکن کوچک و ماله مخصوص . براساس نتایج بدست آمده تیمارهای خاک ورزی تاثیر معنی داری برروی عملکرد دانه و اجزای عملکرد نداشته است (جدول 1-4 تا 4-3) و از نظر هزینه مصرفی تیمار شماره چهار بالاترین هزینه و تیمار شماره سه کمترین هزینه کاربرد ماشینهای تهیه زمین را در بر داشته است جدول (4-4). زمان مصرفی و ظرفیت زراعی در این بررسی کاملا معنی دار بوده است . بیشترین زمان مصرفی را تیمار شماره چهار در بر داشته است در حالیکه این تیمار کمترین ظرفیت زراعی را بدلیل پایین بودن سرعت کار و کم بودن عرض کار (20 سانتیمتر) داشته است . لازم به ذکر است که دسترسی کشاورزان به دستگاه رتیواتور کمتر بوده و این دستگاه در بین کشاورزان شناخته شده نیست . تیمارهای اعمال شده از نظر سوخت مصرفی با هم مقایسه شدند، که در این خصوص تیمار شماره یک بیشترین مصرف سوخت را در واحد زمان داشته است و کمترین مصرف سوخت مربوط به تیمار شماره سه بوده است . پس از تیمار شماره سه تیمار شماره دو مناسبترین بوده است . بطور کلی تیمار شماره دو این آزمایش براساس عدم اختلاف معنی دار بین عملکرد و اجزای آن، داشتن عملکرد بالاتر نسبت به تیمار شماره سه و همچنین مناسب بودن هزینه اقتصادی و بالا بودن ظرفیت زراعی و همچنین فراوانی آن در بین زارعین بعنوان تیمار برتر توصیه می گردد. هر چند تیمار شماره سه نیز در صورت ترویج آن در بین زارعین می تواند، جایگزین مناسبی جهت تیمار شماره دو باشد.