نام پژوهشگر: داریوش منصوری

بررسی چگونگی پیوند عرفان و شریعت از دیدگاه امام محمد غزالی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  داریوش منصوری   عبدالرضا مظاهری

غزالی از معدود متفکرانی است در عالم اسلام که تاثیرش در فرهنگ اسلامی از زمان حیات وی آغاز شد. شخصیت قوی و استثنایی او به عنوان یک فقیه و متفکر و صوفی باعث شد که بسیاری از معاصرانش به وی با دیده احترام بنگرند. حیثیت علمی و اجتماعی او سبب شد که نظام الملک وزیر سلجوقیان او را زین الدین(و شرف الائمه) می نامید. و سلطان سنجر به دیدار او به احترام برمی خاست و این همه احترام برای کسی حاصل شد که پدرش پشم ریسی و یا نخ فروشی می کرد و از عامه مردم بود. بالاخره باید اذعان داشت غزالی یک فیلسوف اسلامی مانند ابن سینا و یا ملاصدرا نبود لکن این معاند فلسفه به نوبه خود حکیم بود که اثری گسترده از خود به جای گذاشت و حتی می توان گفت اعتراضات او به فلسفه مقدمه بسط تفکر عقلی در عالم اسلام و سازگاری آن با این عالم بود. تاکیدات غزالی در احیاء علوم دین بر مراعات احکام شریعت و حضور قلب در نماز و روزه آنچنان رسا و استوار است که موی بر اندام هر انسان متشرعی سیخ می شود. و کیمیای سعادت او که عصاره کتاب احیاء است و در خور توجه خاص می باشد. بیان غزالی در تصوف، بیان انسانی است که به آنچه می گوید سخت مومن است و به تعبیر دکتر زرین کوب(تصوف حاصل تاملات دوران فرار از مدرسه بود) پیش از عهد غزالی اهل شریعت و عرفان نسبت به یکدیگر بیگانه بودند و عناد می ورزیدند. دستگاه خلافت حسین بن منصور حلاج و صوفی را به فتوای اهل شرع بر دار کشید، و متشرعین معتقد بودند که عموم صوفیه از شرع و دین روی برگردانند. اندیشه وفق دادن (پیوند) مابین عرفان و شریعت غزالی را از آن بیماری سخت و جسمانی و عذاب روحانی نجات داد و به این نتیجه رسید که از برای هر دینداری طریقه تصوف ضروری است.و از برای هر صوفی عمل کردن به آداب عبادت و اعتقاد به شرع پیغمبر واجب است و شریعت و طریقت باید در پهلوی یکدیگر بروند و شخص باید به هر دو پایبند باشد تا به حقیقت برسد.