نام پژوهشگر: صفورا ترکش اصفهانی
صفورا ترکش اصفهانی ابراهیم عباسی
چکیده پژوهش پیرامون بازارهای صنعتی در مقایسه با بازارهای مصرفی به ویژه درکشورمان اغلب مورد کم کاری قرار گرفته است. در صنعت طلا و جواهر ایران در مقایسه با کشورهای دیگر ، به برند کالاهای لوکس ، بهای لازم داده نشده است. تغییرات اخیر محیطی ، که اهم آن تغییر سیاست ها و مقررات دولتی می باشد ، برای تولید کنندگان طلا و جواهر فرصت هایی را به منظور کسب مزیت رقابتی و ایجاد تمایز برای ادامه حیات و مقابله با شرایط متغیر محیطی ایجاد کرده است. در این راستا ، این نیاز احساس می شود که باید بررسی عمیق تری از وضعیت موجود صنعت طلا و جواهر در زمینه ی استفاده از برند صورت گیرد تا بتوان راهبردها و سیاست های مناسبی را برای ساختن و ارتقاء برند تدوین و اجرا کرد . این پژوهش به دنبال اندازه گیری تاثیر گرایش به برند بر عملکرد تولیدکنندگان صنعتی است . از این رو در این تحقیق بر معنی داری اثر گرایش به برند بر عملکرد برند به صورت مستقیم تاکید شده است . هم چنین این تحقیق به دنبال بررسی رابطه بین گرایش به برند و عملکرد برند به صورت غیر مستقیم بوده است که در برگیرنده تمایز برند و نوآوری نیز می باشد ، چرا که با این کار درک بهتری نسبت به گرایش ، ساخت و مدیریت برند هایی دست یافته می شود که توسط شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد . جامعه آماری پژوهش تولید کنندگان طلا و جواهر در شهر اصفهان هستند . روش تحقیق به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه و به لحاظ آزمون آماری از نوع علی می باشد . مفاهیم اصلی مورد استفاده در مدل شامل موانع برند ، گرایش به برند ، تمایز برند ، نوآوری ، عملکرد برند و عملکرد مالی می باشد . در این پژوهش برای اعتبار سنجی مدل های اندازه گیری از لیزرل و برای تخمین مدل ساختاری از pls استفاده شده است . یافته های به دست آمده از این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل مسیر نشان می دهد که ؛ موانع برند بر گرایش به برند اثر منفی دارد ، گرایش به برند بر تمایز برند اثر مثبت دارد ، تمایز برند بر نوآوری اثر مثبت دارد ، نوآوری بر عملکرد برند اثر مثبت دارد و عملکرد برند بر عملکرد مالی اثر مثبت دارد . نتایج حاصل نشان می دهد که تنها گرایش به برند از طریق تمایز برند و نوآوری به عنوان متغیرهای میانجی بر عملکرد برند تاثیر غیر مستقیم دارند و مسیر مستقیم گرایش به برند بر عملکرد برند به عنوان کم اهمیت ترین مسیر( رد فرضیه ) شناخته شد . از این رو سازمان ها باید از طریق نوآوری ، عملکرد برند را ارتقاء داده و نهایتا به عملکرد مالی مورد نظر دست یابند. زیرا میزان این تاثیرگذاری بیش تر از میزان تاثیر گذاری گرایش به برند بر عملکرد برند است . برای دستیابی به مراحل ساخت و مدیریت برند پیشنهاد می شود تولید کنندگان تمرکز خاصی بر تمایز برند به منظور جلب مشتریان از برند داشته باشند و برای بهره مندی از عملکرد برند در بلند مدت فقط از طریق تمایز برند و نوآوری اکتفا نکنند ، نتیجه کلی این که تقویت گرایش به برند در تولید کنندگان دستیابی به عملکرد برند را مستقیم و کوتاهتر می نماید .