نام پژوهشگر: نرگس نظری
نرگس نظری سیدعلی اکبر صالحی نیشابوری
در این تحقیق حرکت رسوبات در کانال های مستقیم و آبگیرهای جانبی بر اساس دیدگاه لاگرانژی و با استفاده از کد تجاری فلوئنت مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته در این تحقیق شامل دو بخش کلی می باشد: در بخش اول به بررسی خصوصیات جریان و حرکت رسوب در کانال مستقیم پرداخته شده است. مقایسه نتایج حاصل از این مطالعات با داده های آزمایشگاهی که به همین منظور برداشت شده است، صحت مدلسازی عددی را تایید می کند. در بخش دوم الگوی حرکت رسوبات در آبگیر جانبی از مسیر مستقیم بررسی گردید. در این بخش پارامترهای موثر بر حرکت ذره در دو دسته پارامترهای جریان (عرض به عمق جریان در کانال اصلی، نسبت آبگیری، زاویه آبگیر، عرض کانال اصلی به عرض آبگیر) و خصوصیات رسوب (قطر) مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج، نسبت عرض به عمق کانال اصلی از پارامترهای موثر بر حرکت ذرات رسوب است و نقش تعیین کننده ای در میزان رسوب ورودی به آبگیر دارد. نتایج مطالعات حاضر نشان میدهد با افزایش نسبت آبگیری، آبگیری در کل عمق یکنواخت تر می شود و لذا در شرایطی که فرسایش قابل توجه نباشد، راندمان آبگیری افزایش یابد. بررسی تاثیر زاویه آبگیری در میزان رسوب ورودی به آبگیر نشان میدهد در شرایط یکسان با افزایش زاویه آبگیری، آبگیری در کل عمق یکنواخت تر می شود و در شرایطی که فرسایش قابل توجه نباشد، راندمان آبگیری بهبود می یابد، اما نکته قابل توجه آنست که با افزایش زاویه آبگیری توزیع تنش برشی در کف غیر یکنواخت تر می شود و فرسایش موضعی در دهانه آبگیر شدت می یابد. ردیابی لاگرانژی ذرات رسوب نشان میدهد، رسوبات در دهانه آبگیر یک ناحیه گوه ای شکل را تشکیل میدهند و از این ناحیه وارد آبگیر می شوند. بر اساس نتایج اصلی ترین عامل در میزان رسوب ورودی به آبگیر صرفنظر از خصوصیات رسوب، شکل حرکت بار رسوبی است. محل ته نشینی رسوبات معلق و بستر در کانال آبگیر یکسان نمی باشد.
نرگس نظری سید علی اکبر صالحی نیشابوری
در این تحقیق حرکت رسوبات در کانال های مستقیم و آبگیرهای جانبی بر اساس دیدگاه لاگرانژی و با استفاده از کد تجاری فلوئنت مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته در این تحقیق شامل دو بخش کلی می باشد: در بخش اول به بررسی خصوصیات جریان و حرکت رسوب در کانال مستقیم پرداخته شده است. مقایسه نتایج حاصل از این مطالعات با داده های آزمایشگاهی که به همین منظور برداشت شده است، صحت مدلسازی عددی را تایید می کند. در بخش دوم الگوی حرکت رسوبات در آبگیر جانبی از مسیر مستقیم بررسی گردید. در این بخش پارامترهای موثر بر حرکت ذره در دو دسته پارامترهای جریان (عرض به عمق جریان در کانال اصلی، نسبت آبگیری، زاویه آبگیر، عرض کانال اصلی به عرض آبگیر) و خصوصیات رسوب (قطر) مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج، نسبت عرض به عمق کانال اصلی از پارامترهای موثر بر حرکت ذرات رسوب است و نقش تعیین کننده ای در میزان رسوب ورودی به آبگیر دارد. نتایج مطالعات حاضر نشان میدهد با افزایش نسبت آبگیری، آبگیری در کل عمق یکنواخت تر می شود و لذا در شرایطی که فرسایش قابل توجه نباشد، راندمان آبگیری افزایش یابد. بررسی تاثیر زاویه آبگیری در میزان رسوب ورودی به آبگیر نشان میدهد در شرایط یکسان با افزایش زاویه آبگیری، آبگیری در کل عمق یکنواخت تر می شود و در شرایطی که فرسایش قابل توجه نباشد، راندمان آبگیری بهبود می یابد، اما نکته قابل توجه آنست که با افزایش زاویه آبگیری توزیع تنش برشی در کف غیر یکنواخت تر می شود و فرسایش موضعی در دهانه آبگیر شدت می یابد. ردیابی لاگرانژی ذرات رسوب نشان میدهد، رسوبات در دهانه آبگیر یک ناحیه گوه ای شکل را تشکیل میدهند و از این ناحیه وارد آبگیر می شوند. بر اساس نتایج اصلی ترین عامل در میزان رسوب ورودی به آبگیر صرفنظر از خصوصیات رسوب، شکل حرکت بار رسوبی است. محل ته نشینی رسوبات معلق و بستر در کانال آبگیر یکسان نمی باشد.
نرگس نظری شاه بختی رستمی
همزمان با رشد و گسترش شهرها در طی زمان، قسمتهایی از آنها همانند پیکره یک دستگاه استهلاک پیدا کرده و نیازمند ترمیم و رسیدگی می شوند. مشکل بافتهای فرسوده و ترمیم آنها هم زمان با گذشت زمان معنا و مفهوم پیدا کرده و مسئولان هر دوره ، با توجه به مقتضیات موجود در پی چاره اندیشی و رفع مشکل موجود برآمد اند. اما مسئله ای که قابل بیان است ، همچنان مشکل بافت فرسوده ای است که به سرعت در همه شهرهای جهان ، بخصوص کشورهای در حال توسعه ،در حال رشد و پیشروی است و گریبانگیر شهرها و مسئولان شهری شده است. بنابراین به فراخور چاره اندیشی برای این مسئله ، باید به این نکته واقف بود که چاره رسیدگی به امر فرسودگی، یافتن راههای سریع و مفیدی است که ممکن است وقفه در امر اجرای آنها بر سیر قهقرایی فرسودگی افزوده و در نهایت افزایش مخاطرات طبیعی را در پی داشته باشد. اسلام آباد غرب از جمله شهر هایی است که با مشکل بافت فرسوده رو بروست و به توجه هر چه سریعتر مسئولین ، به امر ساماندهی بافت نیازمند است. تحقیق موجود، با توجه به تمام کاستی های پژوهش های دانشجویی در راستای تحلیل بافت فرسوده و ارئه راهکارهایی هر چند ناقص در امر بهسازی بافت شهر اسلام آباد غرب پرداخته است. این تحقیق در پنج فصل و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بدین ترتیب که با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و همچنین استفاده از پرسشنامه به امر جمع آوری اطلاعات اقدام نموده و سپس با استفاده از نقشه های موجود درمورد بافت فرسوده شهر به تحلیل آنهااز طریق نرم افزار arc gis مبادرت ورزیده و به رسم نمودار و جداول مختلف با توجه به اطلاعات موجود و جمع آوری شده و استفاده از نرم افزارهای excel و spss پرداخته شده است. دراین پژوهش 3 سوال و فرضیه مطرح شده است که شامل : 1) پراکنش فضایی بافت فرسوده شهر اسلام آباد غرب جگونه است ؟ 2) ایا بین ساختارهای اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی بافت و کالبد شهری اسلام اباد غرب رابطه وجود دارد ؟ 3) آیا عدم مدیریت صحیح در نابسامانی هرجه بیشتر بافت فرسوده اسلام اباد غرب تاثیر گذار بوده است؟ فرضیات : 1) به نظر می رسد بافت فرسوده شهری اسلام اباد غرب عموما منطق بر نواحی مرکزی شهر است. 2) به نظر می رسد بین ساختارهای اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی و فرسودگی بافت و کالبد شهری اسلام اباد غرب رابطه وجود دارد . 3) به نظر می رسد عدم مدیریت صحیح در نابسامانی هرجه بیشتر بافت فرسوده اسلام اباد غرب تاثیر گذار بوده است. همچنین پژوهش حاضر سعی بر آن داشته تا با شناختی همه جانبه از علل فرسودگی و پیامدهای منفی آن ، با تاکید بر سیا ست توسعه عمودی و میان افزای بافت و اشاعه فرهنگ آپارتمان نشینی با توجه به محدودیت های طبیعی بافت از جهات مختلف ، به ارائه پیشنها داتی علمی و عملی جهت بهبود وضعیت کالبدی-فضایی محدوده مورد مطالعه و ارائه راهکارهایی جهت توانمند سازی و تقویت مشارکت مردمی در امر ساماندهی بافت فرسوده شهر اسلام آباد غرب بپردازد. ازیافته های تحقیق می توان به الگوی پیشنهادی مداخله در بافت فرسوده ،ساماندهی ابنیه های قابل مرمت ، کمک به جمعیت پذیری بیشتر بافت ، بهبود شبکه معابر و ارتباطی ، و رعایت حریم رود خانه ها و منابع زیستی و طبیعی در بافت اشاره نمود.
نرگس نظری هادی رضوان
تفسیر قرآن یکی از شاخه¬های مهم علوم قرآنی است که از همان سده¬های آغازین اسلام مورد توجه علمای مسلمان عرب و غیر عرب قرارگرفت. از جمله مفسران قرآن، عارفانی بودند که مسیر طریقت را طی کرده و به آن آشنا بودند. هر کدام از این عارفان به ذوق و مشرب خود اشارات و تعبیرات عرفانی را از آیات قرآن، بیان ¬داشتند. از جمله مهم¬ترین این تفاسیر عرفانی عبارتند از: تفسیر «لطایف¬الإشارات» از ابوالقاسم قشیری، تفسیر «روح البیان» از تألیف اسماعیل حقی بروسوی، و تفسیر «کشف¬الأسرار» از خواجه عبدالله¬ انصاری. در پژوهش حاضر، که هدف اصلی آن، پرداختن به جنبه عرفانی داستان حضرت موسی در سه تفسیر مذکور می¬باشد، سعی شده است: نخست، در مقدّمه ای، سه مفسر و تفاسیر و دیگر آثارشان و نیز مختصری از شیوه عرفانی آنها، به طور جامع، معرّفی شود؛ سپس، مختصری از شیوه پرداختن هر کدام از تفاسیر مذکور به آیات قرآن و به ویژه داستان حضرت موسی، سخن بیان گردد و آن گاه، بخش-های فراوان داستان آن حضرت از نظر عرفانی و از دیدگاه هر سه مفسر، شرح ¬داده ¬شود. به دنبال آن نیز مقایسه تفاسیر و برداشت نگارنده ارائه شده است. در این تفاسیر موسی هم¬چون سالکی به تصویر کشیده می¬شود که منازل، مقامات و احوال عرفانی را در خلال ماجراهای مختلف زندگی¬اش، پشت سر می¬گذارد تا به مرحله¬ای از عروج روحی می¬رسد که بین او و الله تعالی حجابی باقی نمی¬ماند. مفسر «لطایف الإشارات» بیشتر بر ملکات باطنی در سیر سلوک عرفانی تکیه کرده¬ است، در حالی ¬که مفسر «روح البیان» با نگاهی متفاوت، در بیشتر بخش-های داستان موسی(ع)؛ از موسی به موسای سرّ و از فرعون به فرعون نفس، یاد می¬کند و مفسر کشف الأسرار نیز با وجود اینکه حجم کمی از تفسیر خود را به تفسیر عرفانی آیات اختصاص داده، داستان موسی را در چهار سفر تعریف کرده است.