نام پژوهشگر: فاطمه بدوی
فاطمه بدوی حسن بلخاری قهی
چکیده : سینما یا همان هنر هفتم، تنها هنری است که از تمام هنرهای دیگر استفاده می نماید تا آن چه به عنوان فیلم تولید می شود را به مخاطب عرضه کند. می توان هنر سینما را موثر ترین هنر عصر حاضر دانست. تأثیر جادویی این هنر به اندازه ای است که این هنر را هم چون دیگر رسانه های همگانی ، در تغییرات ایجاد شده در گروه های اجتماعی چون خانواده موثر می دانند. از این رو نگرش های حاکم بر این ابزار تغییر اجتماعی در نوع این تغییرات موثر خواهد بود. هدف تحقیق حاضر، بررسی تصویر ارائه شده از روابط همسران در سینمای دهه اخیر و بررسی مبنای نظری هر فیلم در خصوص این روابط است. روش تحقیق فوق تحلیل محتوای کمی و کیفی است که به عنوان شیوه رایج بررسی متون ادبی و هنری انتخاب شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه فیلم های سینمایی – خانوادگی ( دهه 88-1378) است و جمعیت نمونه بر طبق سه مولفه خانوادگی بودن فیلم ها، سوژه روابط همسری در فیلم ها و پرفروش بودن آن ها انتخاب شده اند. به این ترتیب پس از یافتن و تحلیل تصویر ارائه شده از روابط همسران و الگوی نظری حاکم بر این تصویر و بررسی مسائل زوجین در فیلم ها به الگوی نظری حاکم بر فیلم های سینمایی دست یافتیم. نتیجه تحقیق فوق این است که به روابط همسران از لحاظ کیفی به طور سطحی و از لحاظ کمیت زمانی به طور محدود پرداخته شده است. همچنین در سینمای دهه اخیر افتراق و جدایی عاطفی و جسمی همسران و نزاع و درگیری جسمی و روانی در خانواده به تصویر درآمده است که این تصویر با اندیشه های فمینیسم از مناسبات دو جنس انطباق دارد . ضمنا با سنجش اصول اسلامی در حوزه خانواده در فیلم ها، به این نتیجه رسیدیم روابط همسران در فیلم های سینمایی بر مبنای اصول اسلامی بازنمایی نمی شود.